دانشکده موفقیت

هدف اصلی این وبلاگ ارائه آموزش و متدهای نوین و جهانی موفقیت برای تمام افراد است.

دانشکده موفقیت

هدف اصلی این وبلاگ ارائه آموزش و متدهای نوین و جهانی موفقیت برای تمام افراد است.

دانشکده موفقیت

موفقیت امری اتفاقی نیست!!!

پیام های کوتاه

۲۰ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

این جمله مشهور که" پول، پول میآورد" همیشه درست نیست. برای ثروتمند شدن نه پول داشتن الزامی است و نه داشتن تحصیلات دانشگاهی .

بسیاری از پیروزمندان دنیای کسب وکار مدرسه را نیمه کاره رها کردهاند. تحصیلات، برای پرداختن به حرفه های سنتی ضروری است، اما راه دستیابی به ثروت را نشان نمیدهد


برای ثروتمند شدن باید رویایی در سر داشت، فراوان تصمیم گیری کرد، به آموختن عشق ورزید، سرمایه خدادادی مغز را به کار گرفت و راه های مناسب را در هر موقعیت مالی برگزید. روشهای گوناگون درآمدزایی به اندیشه های متفاوت، مهارتهای فنی مختلف، پیشینیه تحصیلی متفاوت و انسانهای متفاوت نیاز دارد.

واژه کلیدی، درآمدآفرینی است. این که چه میکنیم چندان مهم نیست، بلکه چگونه پول ساختن مهم است. زندگی از پول مهمتر است، اما پول پشتیبان زندگی است. زمان و توان ما محدود است و نباید همه آن را در اختیار کسب درآمد قرار دهیم. داشتن وقت کافی برای خانواده، توان کمک به امور خیریه، کارآفرینی، تأمین بهداشت تن و روان و داشتن تفریح، همه و همه محتاج پول است. به همین دلیل پول مهم است. اما نباید سراسر عمر را برای کسب آن کار کرد. بسیاری از ما اندکی از هر چهار شخصیت )کارمندی، خویش فرمایی، صاحبان مشاغل، سرمایه گذار( را در خود داریم .


در هر چهار موقعیت، هم امکان ثروتمند شدن نهفته است و هم احتمال شکستخوردن . شناخت تفاوتهای این راهها به ما کمک میکند تا با توجه به شخصیت خود، راه دلخواه خود را آسانتر برگزینیم. ممکن است با گذشت زمان علاقه فرد به قرار گرفتن در موقعیت های مختلف کسب وکارتغییر یابد. همه راهها بااهمیت هستند. اما داشتن هدف نهایی مهمترین است.


کسانی که فطرتاً در موقعیت کارمندی یا خویش فرمایی هستند، کسب ایمنی شغلی را اولویت اول خود میدانند. در مقابل مالکین کسب وکار و سرمایه گذاران به داشتن آزادی مالی بهای بیشتری میدهند. مهمترین دلیلی که اغلب مردم ایمنی شغلی را مهمتر میدانند این است که به آنها اینگونه آموزش داده شده است. آنگاه آنان پس از فراغت از تحصیل به سرعت درگیر بدهی ها میشوند. این افراد وقتی خود را پیروز می دانند که حقوق و مزایای قابل توجهی داشته و آن را صرف خرید لوازم رفاهی کنند

بدین ترتیب همواره باید بیشتر کار کنند تا توان بازپرداخت اقساط این زندگی تجملی را داشته باشند و بالطبع وقت کمتری برای پرداختن به خود و خانواده شان دارند. در مقابل دو گروه دیگر با کسب پیروزی هر لحظه وقت آزاد بیشتری پیدا می کنند چرا که دیگران و حتی پول، خودشان برایشان کار میکند. برای ایشان پیروزی به هوشمندی مالی نیاز دارد نه کار بدنی بیشتر.


هوشمندی مالی بدان معنا نیست که چقدر پول می سازید، بلکه بدان معناست که چگونه پولتان را به پول ساختن وا میدارید و ترتیبی میدهید که در نسلهای آتی حفظ شود. بهتر است دست کم در دو راه از کارراهه مالی خبره شوید، یعنی هم خودتان کار کنید و هم دیگران و پول را برای خود به کار وادارید. باید برای رسیدن آینده آماده بود و همواره بخشی از ثروت خود را صرف آموختن مسائل مالی کرد تا برای مقابله با دگرگونی ها آماده باشیم.



 به کسب و کار و سرمایه گذاری بپردازید و بگذارید دیگران برای شما کار کنند. به این ترتیب اختیار کارکردن یا کار نکردن را دارید. نکته مهم این است که در هر موقعیتی از آموختن باز نمانید. تمامی روشهای کسب درآمد را بیاموزید و به کارببندید.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۶ ، ۱۰:۱۳
تیم دانشکده موفقیت

ادامه از قسمت اول

سطح چهار: سرمایه گذاران دراز مدت

اینان به روشنی از نیاز به سرمایه گذاری آگاهند و بر روی یادگیری و آموزش خود در زمینه سرمایه گذاری، وقت و پول هزینه میکنند. مطالعه میکنند و به قوانین آگاهند. از توصیه های برنامه ریزان مالی برخوردارند و با شکیبایی پیش میروند.

سطح پنج: سرمایه گذاران پیچیده

این گروه به سرمایه گذاری های پرخطر دست می زنند زیرا از هوشمندی لازم، عادتهای درست کار کردن با پول و بنیان مالی استوار برخوردارند. اشتباه هایشان را در گذشته مرتکب شده اند و اینک با درس گرفتن از آنها اغلب پیروزند. علیرغم داشتن دانش گسترده در زمینه سرمایه گذاری همواره در طلب یادگیریاند. از گروهی دستچین شده از مشاورها، حسابدارها، کارگذارن و وکلا برخوردارند و بخش اندکی از درآمد خود را برای آنان هزینه می کنند و از قبال آنان به سود سرشار میرسند. میدانند که حتی در اوضاع بد اقتصادی چگونه از میدان بیرون بیایند و این شرایط را برای خود به فرصت تبدیل می کنند. در سرمایه گذاری هدفمند و با برنامه اند، مجلات و کتابهای تخصصی را میخوانند و در

همایش ها شرکت میکنند. یافته های خود را به نسل های بعدی میآموزند و ثروت را در شکل شرکتهای بزرگ، تراست ها و مشارکت ها به ایشان انتقال میدهند. چنین افرادی اغلب مباشر مالی خانواده اند و حتی پس از مرگ نیز در رهبری و تعیین سرنوشت سرمایه های به ارث رسیده مؤثرند.

سطح شش: سرمایه داران (Capitalists)

افراد انگشت شماری در جهان به این سطح می رسند. کسانی که همزمان دارای کسب وکاری بوده و به سرمایه گذاری نیز میپردازند. هدفشان، به دست آوردن پول بیشتر از راه هم افزایی و همخوان کردن پول، هوشمندی و وقت دیگران است. اینان به یاری پول و هوشمندی دیگران، پول و سرمایه برای کسانی که نیاز دارند فراهم میسازند. سرمایه میآفرینند و به دیگران میفروشند. موجب آفرینش ثروت، شغل و رفاه میشوند. در شرایط خوب اقتصادی پیروزند و در شرایط بد از آن نیز بهترند ، زیرا فرصتها را می شناسند.

 

سطحهای ششگانه را به دقت مطالعه کنید و موقعیت خود را با آنچه می خواهید به آن برسید مشخص کنید. کاستی های خود را بشناسید و به رفع آن همت کنید . اما بدانید که بدون ماهر شدن در سطح 4 نمیتوان به سطوح 5 و 6 رسید.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۶ ، ۱۵:۱۶
تیم دانشکده موفقیت

سطح صفر: آناني که هیچ سرمایه اي ندارند

این افراد پولي براي سرمایه گذاري ندارند و هرچه در میآورند و یا حتي بیشتر از آن را خرج میکنند.

سطح یك: وام گیرندگان

این گروه با اخذ وام و حتي سرمایه گذاري وام هاي گرفته شده مشکلات مالي خود را برطرف میکنند. اغلب بسیار خرید مي کنند و در ظاهر ثروتمند به نظر مي رسند اما همیشه بدهکارند. براي بازپرداخت یك وام، وامي دیگر مي گیرند و در مجموع از چگونگي رفتار هزینه کردن پول خود خبر ندارند . اینان تا تغییر عادت ندهند از مشکلات مالي نمیرهند.

سطح دو: پس انداز کنندگان

این گروه به پس انداز پول به روشهاي سنتي و بیخطر مانند سپرده گذاري در بانك میپردازند. اینان از گرفتن وام بیزارند و پس اندازشان براي این است که آن را مصرف کنند و در واقع با پول نقد خرید کنند. با توجه به تورم موجود و کاهش روزافزون ارزش پول این روش، شیوه مناسبي نیست. اندکي پس انداز خوب است اما پول را نباید بیش از شش ماه در حساب بانکي نگاه داشت.

سطح سه: سرمایه گذاران هوشمند

اینان به لزوم سرمایه گذاري آگاهند و با خرید اوراق بهادار و مشارکتهاي محدود وارد بازار میشوند. اغلب افرادي درس خوانده هستند و در طبقه میاني جامعه قرار میگیرند اما از دانش مالي خوبي برخوردار نیستند. این سطح سه گروه سرمایه گذار در خود دارد.

1-     گروه گریزان از دردسر

اینان میپذیرند که از کارکرد پول سررشته چنداني ندارند و به سرمایهگذاري اندك در صندوقهاي مشترك و گاهي به کمك کارگذاران در بازار بورس قانعند.

2-     بدبینان

این گروه از همه دلیل هاي شکست سرمایه گذاري آگاهند. افرادي هوشمند و در زمینه هاي خاص پیروزند ولي همواره توصیه هاي منفیبافانه دارند و به کلي گویي میپردازند. دیر به بازار وارد مي شوند و در انتظار تثبیت اوضاع مي نشینند. از همین رو همواره گران میخرند وارزان میفروشند.

3-     قماربازان

اینان نیز مانند بدبینان همواره قرباني مي شوند. بدي بزرگ اینان این است که دیگران را در جریان تجربه هاي تلخ از دست دادن پول خود نمیگذارند و تنها پیروزیهاي خود را بزرگ جلوه میدهند که آنها نیز عمدتا از روي شانس بوده . سیاست ویژه اي در دادوستد ندارند و به هر میداني وارد مي شوند بدون اینکه بازیگران و قواعد بازي را بشناسند. با تنبلي به سرمایه گذاري میپردازند.

ادامه دارد...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۶ ، ۱۵:۰۸
تیم دانشکده موفقیت

همانطور که پیش از این در اثر پروانه ای به آن اشاره شد، برای ایجاد یک تاثیر بزرگ نیاز به تغییری بزرگ وجود ندارد و گاهی با یک تغییر جزیی می توان زندگی مان را دگرگون کنیم راهکاری که در پایین به آن اشاره خواهد شد از این نوع است و می تواند غوغایی در زندگی هر کس ایجاد کند.

"اگر از نقطه ای که اکنون در زندگی ایستاده اید رضایت ندارید روشتان را تغببر دهید."

اگر به انجام همان کارهایی را که همیشه به آن مشغولید بپردازید به همین نتیجه ای که اکنون رسیده اید خواهی رسید. اگر میخواهید نتیجه عوض شد باید کارهایی را که انجام دهید عوض شود. این دو لازم و ملزوم همدیگر هستند و غیر از این امکان ندارد. چراکه مطابق قانون جهانی علت و معلول، وقتی علت همیشه ثابت باشد معلول نیز ثابت خواهد ماند.

پس درست بیندیشید که در زندگی کجا می خواهید بایستید و برای رسیدن به آن چکار باید کنید و شروع کنید به انجام آن کارها. به همین سادگی!!!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۶ ، ۱۳:۵۳
تیم دانشکده موفقیت

میگویند دانش آموزی در سر کلاس ریاضیات خوابش برد وقتی بیدار شد دو مسئله نوشته شده روی تخته را به سرعت در دفترش یادداشت کرد. تمام هفته را مشغول کار روی مسئله های کلاس ریاضیات بود تا توانست بعد از یکهفته یکی از مسایل را حل کند. در کلاس بعدی ریاضیات مسئله حل شده را به معلم خویش به عنوان تکلیف هفته قبل داد. 

معلم ریاضیات با تعجب به شاگرد خویش نگاه میکرد. کم مانده بود دو شاخ روی سرش سبز شود چراکه این دو مسئله را هفته قبل به عنوان مسایل حل نشده ریاضیات ارائه کرده بود. 

ما خود برای خویش محدودیت ایجاد میکنیم. وقتی میگویند مسایل حل نشده به خودمان زحمت فکر کردن به آن را نمی دهیم. و این یعنی سرکوب استعدادمان. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۶ ، ۲۰:۲۹
تیم دانشکده موفقیت

 

همانطور که در بخش اول این موضوع اشاره کردیم دنیا پر از اتفاقات بی نظم و خارج از کنترل اما گاهی این بی نظمی از دید ماست و شاید نظمی در آن خفته باشد. 

جاذبه های غریب از تصاویر هندسی برگرفته شده که قوم " اینکا " درصـحرای پـرو حـک کردهاند که اگر از نزدیک به آنها   نگاه کنیم نه نظمی را نشان می دهند ونه تصویر معنی دار را به ذهن متبادر می سازند.اما اگر ازآسمان و از راه دور به آن بنگریم تصاویر درختان ؛حیوانات وپرندگان را می بینیم. جاذبه  های غریب درهمه جا وجود دارند. همه آنچه را کـه مـا  درنظـر اول بی نظم وآشوبناک مـی بینـیم در دراز مـدت وبـا تکـرار؛ الگـوی منظمـی ازخـود نشـان می دهند.

جاذبه های غریب در همه جا وجود دارد، همة آن چه را که ما در نظر اول بی نظم و پرآشوب می یابیم در دراز مدت و با تکرار، الگویی منظم از خود نشان می دهد. پرآشوب بودن رفتارها و حرکات پدیده های مختلف، همه خبر از بی نظمی غایی می دهند. پرآشوب بودن، تصادفی بودن نیست، بلکه نظمی در درون بی نظمی و قاعده ای در درون بی قاعدگی هاست. هنر فرد، یافتن این نظم از بطن بی نظمی ها برای تحقق اهداف خود است. تغییرات شدید، رفتارهای نامنظم، دگرگونیهای غیرقابل پیش بینی، حرکتهای بحرانی همگی به الگویی ختم خواهد شد که یافتن آن هنر هر شخص است تا بتواند توسط آن نوعی پیش بینی را میسر سازد. این جاذبه ها به افراد امکان میدهد که به الگوهایی دست یابند که بینظمی ها را نظم دهند.

بنابراین زین پس همیشه به یاد نقوشی باشید که از نزدیک هیچ نظم و مفهومی ندارد اما وقتی از جهتی دیگر و از آسمان به آن می نگری نظمی شگفت را در آن می یابید. در هر موقعیت سعی کنید از جنبه های متفاوت آن را بسنجید و به آن بنگرید و مسیری به سوی اهداف خود باز کنید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۶ ، ۱۵:۴۰
تیم دانشکده موفقیت

از سال 1965 تاکنون به ویژه در سالهای اخیر تئوری آشفتگی که برای اولین بار توسط دانشمندی به نام « ادوارد لورنز» در هواشناسی به کار گرفته شده و آن را به یک علم تبدیل نموده در حیطه تمام علوم و مباحث تجربی، ریاضی، رفتاری، اجتماعی و مدیریتی و ..... وارد شده و عملاً در بسیاری از آنها داده های گذشته را بی ارزش کرده و اساس تغییرات بنیادی در علوم را فراهم نموده است.

ادوارد لورنز در یک تلاش برای مدل سازی شرایط آب و هوا معروف ترین سمبل آشوب را کشف کرد: ( LORENTZ ATTRACTOR) جاذب لورنز

«جمیز گیلک» در کتاب خود تحت عنوان «آشوب؛ ایجاد یک علم جدید» چشم اندازهای جدیدی را از واقعیت های فرا روی، روشهای جدید، درک علت و معلول را جهت برقراری نظم و حل و فصل پیچیدگیهای (تئوری پیچیدگی) سازمان ارائه می کند. این تئوری که با تئوری آشوب در ارتباط است، بعدها توسط اندیشمندانی نظیر «روگرلوین» در کتابی تحت عنوان «پیچیدگی: زندگی در لبه نظم و آشوب» و « میتچل والدروپ» در کتابی به نام «پیچیدگی: علم نوظهور در لبه نظم و آشوب» توسعه یافت. 

هیلز در 1990 آشوب یا بی نظمی را اینگونه تعریف می کند :  بی نظمی و آشوب نوعی نظم در بی نظمی است . بی نظم از آن رو که نتایج آن بی نظمی منظم غیر قابل پیش بینی است و منظم بدان جهت که از نوعی قطعیت برخوردارست.

آدامز آشفتگی را اینگونه تعریف می کند : از آشفتگی زندگی زائیده می شود درحالیکه از نظم عادت به وجود می آید.

دانشمندان معاصر معتقدند قرن بیستم به ترتیب بابت سه مسأله «نسبیت، مکانیک کوانتوم، و  تئوری آشفتگی» در خاطر بشریت باقی خواهد ماند و تئوری آشفتگی را آن چیزی دانسته اند که   امروزه کاربرد اصلی را دارد.

         امروزه، با ابر رایانه های موجود و نظامهای ماهواره ای وضع آب و هوا و بادهای دیجیتالی توسط سلسله جبال دیجیتالی شکل گرفته و اطلاعات مسیرهای مختلف به ویژه از طریق ماهواره ها لحظه به لحظه وارد رایانه ها شده و این نمونه سازی رایانه ای در حقیقت موفق به تغییر موضوع آب و هوا از یک هنر و یک مسأله صرف تجربی و مهارتی به یک علم گردیده است. کشف لورنز حادثه ای به مانند کشف ارشمیدوس در حمام و شاید پر اهمیت تر باشد.

در عمل معنی ساده تئوری آشوب این است که ما در دنیایی پر آشوب زندگی می کنیم. زندگی پر از بی نظمی و هرج و مرج که واقعا گاهی ما هیچ کنترلی بر آن و بر وقایع آن نداریم.

حال این سوال است مطرح است که در همچین محیطی چگونه باید زندگی کرد. سوالی که به صورتها و تعاریف مختلف ذهن همه مارا درگیر کرده است.

ادامه دارد...



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۶ ، ۱۰:۳۱
تیم دانشکده موفقیت

به سختی می‌توان در شرایط سخت و بحرانی اعتماد به نفس خود را حفظ کرد. اما از طرفی اعتماد به نفس می‌تواند نقش پناهگاه یا مامن را برای شما داشته باشد. قایقی محکم و پابرجا که حتی در توفانی‌ترین دریاها هم آرامشش به هم نمی‌ریزد. اگر اعتماد به نفس نداشته باشید، قدرت احساسی و ذهنی کافی برای پیشرفت را نخواهید داشت و در‌جا خواهید زد.

همچنین هنگامی که می‌خواهید پای اعتقادات خود بایستید، اعتماد به نفس کمک زیادی به شما خواهد کرد. اگر به دنیا و زندگی خود در این دنیا اهمیت می‌دهید، اعتماد به نفس پشتوانه بزرگی برای شما خواهد بود و باعث می‌شود که در هر موقعیتی از زندگی که قرار بگیرید، از درون احساس قدرت کنید. اعتماد به نفس چه در روابط شخصی، چه کاری و چه رابطه‌تان با خودتان، تاثیر زیادی بر تصمیمات و در نتیجه تغییراتی خواهد داشت که در زندگی‌تان به وجود می‌آورید.
 
 با۶ روش افزایش سریع اعتماد به نفس آشنا شوید

با دنبال‌کردن موارد زیر، اعتماد به نفس را در درون خود ایجاد کنید:

صاف بایستید و انرژی داشته باشید.

آیا حواستان به زبان بدنتان هست؟ حالات بدن می‌توانند بر سلامتی ذهنی و فیزیکی شما اثرگذار شوند. در هنگام ملاقات با افراد جدید، در هنگام جلسات کاری یا هر موقعیت دیگری، خمیده‌بودن یا قوز‌کردن پیام اشتباهی به طرف مقابلتان می‌فرستد. در پژوهشی جدید از گروهی از دانشجویان خواسته شد تا با حالتی خمیده و از گروهی دیگر خواسته شد که با جست‌و‌خیز در طول راهرو حرکت کنند. پژوهشگران متوجه شدند که گروه دوم در طول روز انرژی بیشتر و احساسی مثبت داشتند.

رابطه بدن و مغز با یکدیگر غیرقابل انکار است. زمانی که احساس پر‌انرژی‌بودن و پویایی می‌کنید، در نتیجه آن اعتماد به نفس بیشتری هم پیدا خواهید کرد. اما حتی اگر خسته‌اید، باز هم صاف‌کردن ستون فقرات و ایستادن (یا نشستن) با حالتی مطمئن پیامی از اعتماد به نفس به مغز می‌فرستد. در نهایت، مطمئن شوید که در هنگام صحبت‌کردن با دیگران با آنها رابطه چشمی برقرار می‌کنید. نگاه‌نکردن یا به در‌و‌دیوار خیره‌شدن باعث ایجاد شک و شبهه در طرف مقابلتان شده و می‌تواند به اعتبار شما صدمه بزند.

ژست‌های بدن خود را دست کم نگیرید.

پژوهش خیره‌کننده امی کادی، روانشناس مشهور، ثابت کرد که مغز به چیزهایی که او «ژست‌های قدرتمند» و «ژست‌های بی‌قدرت» می‌نامید، واکنش نشان می‌دهد. کادی می‌گوید وقتی شما ژستی بگیرید که فضای زیادی را اشغال می‌کند، اعتماد به نفس در وجودتان شعله خواهد کشید.
 
اما وقتی که در لاک دفاعی خود فرو می‌روید یا احساس می‌کنید قدرتی ندارید، سعی می‌کنید خود را از لحاظ فیزیکی کوچک، یا در واقع جمع و جور جلوه دهید که بارزترین حالت آن قوز‌کردن است. کادی و گروه کاری‌اش به این نتیجه رسیدند که می‌توانید برای کسب اعتماد به نفس کمی ادا در بیاورید. اگر واقعا و به طور ذاتی از ژست‌های قدرتمند بی‌بهره‌اید، ادای آن را در بیاورید تا واقعا به سراغتان بیاید.

عقاید درونی خود را بشناسید.

روش‌های زیادی برای شناسایی عقاید درونی وجود دارد. اگر خیلی درونگرا هستید، می‌توانید با یک مربی، یک درمانگر کار کنید. باید کاملا بدانید که این عقاید دارند به نفع شما کار می‌کنند یا به ضرر شما. عقاید محدودکننده به شکل افکاری تکراری و دردناک در ذهن شما ظاهر می‌شوند: «من به اندازه کافی خوب نیستم» یا «هیچ وقت به آن چیزی که می‌خواستم، نمی‌رسم».

علم عصب‌شناسی به ما می‌گوید که ممکن است در یک الگوی منفی فکری باقی بمانیم و مغزمان را به تکرار این الگوهای فکری عادت دهیم. مانند سوزنی که روی صفحه گیر می‌کند، افکار نیز می‌توانند بارها و بارها الگویی را تکرار کنند. این منفی‌گرایی وارد ضمیر خودآگاه شما شده و در نهایت روی شخصیتتان اثرگذار می‌شود.

نظرات دیگران را جویا شوید.

اگر نظرات و بازخورد دیگران را جویا شوید، می‌توانید برخی از موانع پیش‌روی خود را از سر راه بردارید. این کار سطح اعتماد به نفستان را افزایش می‌دهد و باعث می‌شود نقاط قوت و زمینه‌های پیشرفت خود را شناخته و تغییراتی مثبت و خودآگاه ایجاد کنید. از افراد قابل اعتماد و بی‌طرف نظرخواهی کنید.
 
دوستان یا خانواده گزینه خوبی به نظر می‌رسند. از آنها بخواهید با شما صادق باشند. با جدیت نظرات آنها را در نظر گرفته، گام‌های لازم برای استفاده‌کردن از آن نقاط قوت را بردارید و اجازه دهید اعتماد به نفس سراسر وجودتان را در بر بگیرد.

در جست‌وجوی کمال نباشید.

استانداردهای خود را مدنظر داشته باشید. ثابت شده که جست‌وجوی کمال تاثیر مخربی بر عزت نفس انسان، و به خصوص بانوان دارد زیرا ممکن است اوضاع آنطور که پیش‌بینی شده، ادامه پیدا نکند. رشما ساجانی، بنیانگذار موسسه «دختران موفق»، می‌گوید: «همیشه به پسرها گفته می‌شود که شجاع باشند و خودشان را به چالش بکشند نه این که صرفا نتیجه خوبی کسب کنند، در حالی که از دختران می‌خواهند که از ریسک‌کردن و شکست دوری کرده و سعی کنند در همه جوانب زندگی موفق باشند.
 
این پدیده کمال‌گرایی فرهنگی برای بانوان ایجاد کرده که آنها را از هر گونه ریسک‌کردن دور نگه می‌دارد.» پس شجاع باشید، چیز جدیدی امتحان کنید، بدون خجالت‌کشیدن از منطقه آسایش خود بیرون بیایید و از اشتباه‌کردن نترسید.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۶ ، ۱۰:۱۹
تیم دانشکده موفقیت

اثر پروانه ای موردی است در هواشناسی که بخاطر معنای بسیار عمیق آن در سایر علوم همچون مبانی سازمانی و روانشناسی از آن بهره می برند. تعدادی از دانشمندان هواشناسی در پی تحقیقات خود پی برند که اب و هوای شهری مثل نیویورک تابع فاکتورهای بسیاری است یکی از فاکتورها این است که اگر یک پرنده در ژاپن در حین پرواز بال بزند، باد این بال زدن می تواند طوفانی سهمگین در نیویورک به پا کند و برای اینکه نشان دهند یک امر جزیی در گوشه ای از دنیا چگونه تاثیری شگرف در نقطه دیگر از دنیا به پا میکند از بال زدن یک پروانه و ایجاد طوفان از این بال زدن استفاده کردند. حال این مفهوم هواشناسی چگونه در روانشناسی کاربرد دارد. 

موضوع این است که شما برای ایجاد یک طوفان یا یک تاثیر بزرگ در خودتان و زندگی لازم نیست تغییر بزرگ ایجاد کنید یا به عبارت زندگیتان را زیر و رو کنید. بلکه گاهی تغییرات کوچک( بال زدن یک پروانه) چنان اثار شگرفی( طوفان سهمیگن) بپا میکند که خود شما از تعجب خشکتان می زند. 

نتیجه اینکه اگر دنبال تغییری در زندگیتان هستید نیاز به کارهای بزرگ و سخت نیست و گاهی با تغییرات و رفتار بسیار کوچک می توانید انرا ایجاد کنید فقط باید پروانه زندگیتان را به پرواز دراورید. 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۶ ، ۱۸:۰۹
تیم دانشکده موفقیت

حجم: 2.8 مگابایت
توضیحات: کتاب بسیار زیبای سنگفرش هر خیابان از طلاست
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۶ ، ۱۵:۱۵
تیم دانشکده موفقیت