دانشکده موفقیت

هدف اصلی این وبلاگ ارائه آموزش و متدهای نوین و جهانی موفقیت برای تمام افراد است.

دانشکده موفقیت

هدف اصلی این وبلاگ ارائه آموزش و متدهای نوین و جهانی موفقیت برای تمام افراد است.

دانشکده موفقیت

موفقیت امری اتفاقی نیست!!!

پیام های کوتاه

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تغییر» ثبت شده است

همه ما بیصبرانه در پی تغییر در خود هستیم چرا که انسان کامل نیست و لازمه رسیدن به تکامل تغییر مداوم هست. همه ما دوست داریم عادت های خوبی در خود ایجاد کنیم و عادتهای بد را از شخصیت خود حذف کنیم. این خواسته تمام افراد هست و هیچ استثنایی نداره. اگر ما قادر به تغییر در خود نباشیم تمام زندگی درجا خواهیم زد و هیچ پیشرفتی نخواهیم داشت.

قانون علت و معلول هم معرف حضور همه هست. این قانونی جهانی و به طور خلاصه میگه برای هر پدیده علتی وجود داره. هر جا اتفاقی داره میوفته حتما دلیلی پشتش هست. اگر بارون میاد به دلیل وجود ابرهاست. اگر روز  هست به دلیل وجود خورشید. اگر شما عصبانی هستید حتما علتی داره که عصبانی شدید یا اگر خوشحالید حتما به دلیلی احساس خوشحالی میکنید.

همیشه به یاد داشته باشید یه تغییر خوب یه تغییر پایدار و ماندگاره یعنی اگر تغییری کوتاه مدت به خود بدهید و دوباره برگردید به روال گذشته در اصل این تغییر هیچ ارزشی نداشته و نمیتونه باعث پیشرفت شما باشه.

برای اینکه تغییر پایدار باشه ما باید ریشه یا به عبارت دیگه علت رو از بین ببریم در غیر اینصورت با تغییر معلول همیشه تغییر کوتاه مدت خواهید داشت.

باید کار ریشه ای انجام بشه یا به قول قدیمیها دندون خراب رو از ریشه کند.

حالا شما یه رفتار بد دارید که میخواهید تغییر بدید از اونجایی که این رفتار معلول هست نمیتونید با تغییر اون یه تغییر پایدار داشته باشید بلکه باید ریشه این رفتار رو پیدا کنید و تغییر بدید به همین راحتی. مثلا عصبانیت. شما عصبانی میشید به دلیلی (علت) و حرفهایی میزنید که بعدا به شدت از اونها پشیمون میشید. شاید این حرفها به قدری بد باشند که دل شریک زندگیتون رو بشکنن یا باعث جریحه دار شدن غرور کسی بشن و هیچگاه دیگه نشه جبرانشون کرد.حالا فرض کنید میخواهید این رفتارو تغییر بدید شما نمیتونید توی عصبانی شدن تغییری ایجاد کنید بلکه باید دلیل عصبانی شدن رو تغییر بدید. به طور مثال شما انتقاد پذیر نیستید و به محض انتقاد ازتون از کوره در می رید.اینکه بگید دفعه بعد که کسی انتقاد کرد عصبانی نمیشم موجب تغییر نخواهد شد بلکه شما باید انتقاد ناپذیری رو تغییر بدید. مثلا به جنبهای مثبت انتقاد سازنده فکر کنید به اینکه به جای عصبانی شدن به هر انتقادی به خوبی فکر کنید و اگر درست بود سعی کنید فکر به حالش کنید و اگر هم غلط بود بتونید در کمال ارامش از خودتون دفاع کنید. در این جور مسایل همیشه کسی که عصبانی میشه بازنده خواهد بود و همه حق را به نفر درگیری میدن حتی اگه انتقادش به دور از واقعیت باشه.

اگر این مطلب برای شما سودمند بود لطفا کامنت بذارید یا اگه نجربه ای توی این زمینه دارید که شاید برای کسی مفید باشه...ممنون

منتظر مطالب بعدی ما از آنتونی رابینز باشید....

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۸ ، ۰۱:۲۳
تیم دانشکده موفقیت

آنتونی رابینز را اکثر افرادی که علاقمند به پیشرفت شخصی و موفقیت هستند می شناسند. اگر هم کتابی از او نخوانده باشند حتما یک بار اسمش 

به گوششان خورده است. تونی رابینز یک سخنران انگیزشی، نویسنده و مشاور است. چندین کتاب از او به چاپ رسیده که تقریبا همگی جزء پرفروشترینها هستند.کتاب بسایر معروف وی در ایران کتاب " به سوی کامیابی" می باشد که در 5 جلد به چاپ رسیده است.

در فصل اول جلد دوم این کتاب تونی به مبحث تصمیم گیری پرداخته است. تصمیم گیری موضوعی است که همه ما در زندگی با آن در ارتباط هستیم. و شاید روزانه صدها یا هزارها تصمیم بگیریم. طبق معمول تونی با همین مطلب ساده که همه ما هم آن را می دانیم موضوعات بسیار اساسی در زندگی را تشریح می کند. متاسفانه اکثر قریب به اتفاق ما جهت خواسته های خود به دنبال فرمول پیچیده می گردیم که کسی آنرا برایمان بگوید اما به گفته رابینز "نبوغ در سادگی است". 

لحظه ای بیاندیشید، هر جایی که اکنون ما در زندگی ایستاده ایم به دلیل تصمیم هایی است که پیش از این در زندگی گرفته ایم. تصمیمات ریز و درشت که مسیر زندگی ما را مشخص کرده است. اگر جایی در زندگی تصمیم دیگری میگرفتیم شاید اکنون در موقعیت دیگری بودیم. شاید این سوالات برای شما آشنا باشد: "اگر درس خوانده بودم..."، "اگر فلان رشته را خوانده بودم...."، "اگر فلان کار را انجام داده بودم..." ، "اگر با فلانی ازدواج کرده بودم..."، "اگر ان حرف را نزده بودم...". اینها همه تصمیماتی است که ما در طول زندگی گرفته ایم تا یا نگرفته ایم. 

طبق گفته تونی ما در زندگی سه نوع تصمیم میگیریم:

1- به چه موضوعاتی توجه کنیم

2- چگونه موضوعات را تفسیر کنیم

3- چگونه عمل کنیم

این تصمیمات کل زندگی ما را شکل می دهند.

دفعه بعد که دارید در خصوص موضوعی تصمیم میگیرید در نظر داشته باشید که همین تصمیم می تواند آینده زندگی شما را تغییر دهد بنابراین با دید باز تصمیم گیری کنید. حتی اگر تصمیم بگیرید که هیچ تصمیمی نگیرید این نیز نوعی تصمیم گیری است.

 سال نو را با تصمیمات جدید برای زندگی خود آغاز کنید.



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۸ ، ۱۴:۲۵
تیم دانشکده موفقیت

هممون دلمون میخواد تغییر کنیم انگار این تو ذات آدمهاست به هر حال انسان زاده شده برای تکامل و تغییر اولین آجر تکامل هست.
گاهی نیاز به این تغییر توی رفتارمون، شخصیتمون، لباسمون، وضعیت مادیمون، وضعیت ظاهریمون احساس میشه.دلیل این تغییر هر چی که باشه ایجاد تغییر یک مسیر بیشتر نداره. مهم این نیست ما میخوایم چی رو تغییر بدیم مهم اینکه چطور باید این کارو بکنیم. برخلاف اینکه خیلی از کارشناسان میگن تغییر کار خیلی سخته اصلا این طور نیست همین تفکر که باعث میشه ما خیلی سخت دست به تغییر بزنیم چون وقتی میگیم کار سختی هست ناخوداگاه به خودمون میگیم که به احتمال زیاد توی این کار موفق نمیشیم و همین تفکر ما را از عمل کردن باز میداره.
طی مطالعات زیادی که انجام شده برای ایجاد یک تغییر یک دقیقه بیشتر فرصت نیاز نیست. حالا فرض کنید به این حقیقت اعتقاد داشته باشید توی یک دقیقه خودتونو میتونید تغییر بدید ایا واقعا از همین الان شروع به تغییر توی زمینه هایی که میخواید نمی کنید؟!!
ساختمان تغییر ساده است بخش اولش تصمیم گیری و بخش دومش اقدامه. توی بحث تصمیم گیری شما باید اونقدر دلایل محکم داشته باشید که یک تصمیم قاطع برای تغییر بگیرید. اگر دلایلتون محکم نیست یا فقط علاقه به تغییر  دارید تغییری در کار نخواهد بود.
معمولاً 30 ثانیه اول رو شما باید به دلایلی که برای تغییر وجود داره فکر کنید هرچی میتونید دلایلتون رو محکم تر کنید. به تمام جنبه هایی که این تغییر ممکن برای شما به ارمغان بیاره فک کند و اون رو در ذهن خود نگه دارید بعد از این 30 ثانیه باید تصمیم بگیرید که قطعا میخواهید این تغییر رو در زندگیتون ایجاد کنید یا نه. در 30 ثانیه دوم شماقدمهایی که برای تغییر مورد نیاز نیست هست توی ذهنتون لیست کنید و اولین قدم را انتخاب کنید و از همان شروع کنید و در همین حین قدم بعدیتون رو مشخص کنید.تا میتونید قدمهاتون رو کوچک انتخاب کنید. این یک دقیقه مهمترین بخش تغییره و اگر درست انجام بشه شما به سرعت میتونید تغییر رو انجام بدید و خود به خود قدمهای بعدی رو هم بر میدارید.



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۷ ، ۱۵:۳۰
تیم دانشکده موفقیت

ادامه از قسمت اول

سطح چهار: سرمایه گذاران دراز مدت

اینان به روشنی از نیاز به سرمایه گذاری آگاهند و بر روی یادگیری و آموزش خود در زمینه سرمایه گذاری، وقت و پول هزینه میکنند. مطالعه میکنند و به قوانین آگاهند. از توصیه های برنامه ریزان مالی برخوردارند و با شکیبایی پیش میروند.

سطح پنج: سرمایه گذاران پیچیده

این گروه به سرمایه گذاری های پرخطر دست می زنند زیرا از هوشمندی لازم، عادتهای درست کار کردن با پول و بنیان مالی استوار برخوردارند. اشتباه هایشان را در گذشته مرتکب شده اند و اینک با درس گرفتن از آنها اغلب پیروزند. علیرغم داشتن دانش گسترده در زمینه سرمایه گذاری همواره در طلب یادگیریاند. از گروهی دستچین شده از مشاورها، حسابدارها، کارگذارن و وکلا برخوردارند و بخش اندکی از درآمد خود را برای آنان هزینه می کنند و از قبال آنان به سود سرشار میرسند. میدانند که حتی در اوضاع بد اقتصادی چگونه از میدان بیرون بیایند و این شرایط را برای خود به فرصت تبدیل می کنند. در سرمایه گذاری هدفمند و با برنامه اند، مجلات و کتابهای تخصصی را میخوانند و در

همایش ها شرکت میکنند. یافته های خود را به نسل های بعدی میآموزند و ثروت را در شکل شرکتهای بزرگ، تراست ها و مشارکت ها به ایشان انتقال میدهند. چنین افرادی اغلب مباشر مالی خانواده اند و حتی پس از مرگ نیز در رهبری و تعیین سرنوشت سرمایه های به ارث رسیده مؤثرند.

سطح شش: سرمایه داران (Capitalists)

افراد انگشت شماری در جهان به این سطح می رسند. کسانی که همزمان دارای کسب وکاری بوده و به سرمایه گذاری نیز میپردازند. هدفشان، به دست آوردن پول بیشتر از راه هم افزایی و همخوان کردن پول، هوشمندی و وقت دیگران است. اینان به یاری پول و هوشمندی دیگران، پول و سرمایه برای کسانی که نیاز دارند فراهم میسازند. سرمایه میآفرینند و به دیگران میفروشند. موجب آفرینش ثروت، شغل و رفاه میشوند. در شرایط خوب اقتصادی پیروزند و در شرایط بد از آن نیز بهترند ، زیرا فرصتها را می شناسند.

 

سطحهای ششگانه را به دقت مطالعه کنید و موقعیت خود را با آنچه می خواهید به آن برسید مشخص کنید. کاستی های خود را بشناسید و به رفع آن همت کنید . اما بدانید که بدون ماهر شدن در سطح 4 نمیتوان به سطوح 5 و 6 رسید.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۶ ، ۱۵:۱۶
تیم دانشکده موفقیت

همانطور که پیش از این در اثر پروانه ای به آن اشاره شد، برای ایجاد یک تاثیر بزرگ نیاز به تغییری بزرگ وجود ندارد و گاهی با یک تغییر جزیی می توان زندگی مان را دگرگون کنیم راهکاری که در پایین به آن اشاره خواهد شد از این نوع است و می تواند غوغایی در زندگی هر کس ایجاد کند.

"اگر از نقطه ای که اکنون در زندگی ایستاده اید رضایت ندارید روشتان را تغببر دهید."

اگر به انجام همان کارهایی را که همیشه به آن مشغولید بپردازید به همین نتیجه ای که اکنون رسیده اید خواهی رسید. اگر میخواهید نتیجه عوض شد باید کارهایی را که انجام دهید عوض شود. این دو لازم و ملزوم همدیگر هستند و غیر از این امکان ندارد. چراکه مطابق قانون جهانی علت و معلول، وقتی علت همیشه ثابت باشد معلول نیز ثابت خواهد ماند.

پس درست بیندیشید که در زندگی کجا می خواهید بایستید و برای رسیدن به آن چکار باید کنید و شروع کنید به انجام آن کارها. به همین سادگی!!!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۶ ، ۱۳:۵۳
تیم دانشکده موفقیت

یکی از فیلم ھای مورد علاقه من فیلمه فارست گامپه. فارست گامپ داستان کسیه که نمیدونه ناخودآگاه ازش انتظار میره که بھترین دستاوردھا و موفقیت ھا رو داشته باشه، اما دقیقا ھمینطوری عمل می کنه. در یکی از سفرھاش پینگ پنگ رو امتحان می کنه و وقتی که به خودش میاد میبینه رسیده به سطح مسابقات جهانی! دوستاش رو از مرگ حتمی نجات میده و موفقیت ھای زیادی که در طول فیلم به دست میاره... اما جالبه بدونید که اون فرد اینقدر باھوش نبود که بدونه افراد عادی نمی تونن چنین دستاوردھا و موفقیت ھایی داشته باشن.

ھمه ی ما در جوونی مون به نوعی برنامه ریزی شدیم و می دونیم که مسیر کلی زندگی ما به چه سمتیه و چه محدودیت ھایی داریم. ھیچکس به ما نگفته که مثلا " تو وکیلی میشی و سالی 300 میلیون تومن درآمد داری" یا " تو نجار میشی و سالی 20 میلیون درآمد داری". بلکه با توجه به تجربیات و اطلاعاتی که از والدینمون و دیگران در طول سال ھای سال دریافت کردیم، یک تصویر ناخودآگاه ذھنی از فردی که باید باشیم، درآمدی که شایستگی و توان داشتنش رو داریم، میزان جذابیتی که داریم و به طبعش اینکه ھمسر ما چقدر می تونه جذاب باشه و ... رو در ذھن خودمون شکل می دیم.

اگر در ھر لحظه ای از زندگی، در ھر کدوم از این حیطه ھا، به دستاورد ھا و موفقیت ھایی بیشتر از محدودیت ھای ذھنی ای که برای خودمون قائل شدیم برسیم، سر و کله ی خود تخریبی پیدا می شه تا ما رو به ھمون مسیر قبلی، ھمون روش زندگی قبلی، برگردونه.

علت اینکه این اتفاق می افته اینه که ذھن ما نمی خواد ما آسیب ببینیم یا احساس ناراحتی داشته باشیم و رنج ناشی از قرار گرفتن در یک موقعیت ناشناخته که محدودیت ھای قبلی ما رو نقض می کنه رو حس کنیم.

علت اصلی وجود عاملی به نام خود تخریبی، محافظت و مراقت از ماست تا ما رو در یک حالت ایمن قرار بده، و یا ما رو به خاطر نقض الگو ھا و برنامه ریزی والدینمون و یا سایرین تنبیه کنه

راجع به این موضوع فکر کنید. اگر بیشتر از انتظاری که از خودتون دارید و باورش کردین پول در بیارین، ھومیو استیسیس فورا دست به کار میشه تا این حالت جدید و ناشناخته رو از بین ببره و شما رو به روال زندگی قبلی برگردونه، به ھمین دلیل شما شغل پردرآمدی که به تازگی به دست آورده بودی رو از دست میدی و اخراج میشی... چرا؟ چون به طور کاملا اتفاقی و ناگھانی شرکت تصمیم میگیره تعدیل نیرو کنه... یا به فروشگاه ھای مختلف میری و حسابی خرید میکنی... چرا؟ چون خرید کردن با مزه است!!! باحاله!

برای این خود تخریبی ھا مدام استدلال میاری و توجیه می کنی و با این کار ناخودآگاه جلوی موفقیت ھای خودت رو میگیری و ھمیشه یه روال زندگی ثابت رو میگذرونی.چیزی که اینجا داره واقعا اتفاق می افته اینه که شما مدام به جایی برمیگردی که در ذھن احساس می کنی بھش تعلق داری،جایی که در اون احساس راحتی می کنی، جایی که واست شناخته شده است و بھش عادت کردی و دقیقا واسه ی ھمینه که می خوای تغییر کنی، اما نمیشه!

اگه ذھن شما برای رسیدن به ھدفی که دارید برنامه ریزی نشده باشه و ھمون برنامه ریزی قبلی خودش رو داشته باشه، شما به چشمه میرسی ولی ھرگز اجازه ی آب خوردن رو به خودت نمی دی... فرصت ھای بی نظیری واست ایجاد میشه اما با بی توجهی از کنارش رد میشی، چون ذھنت آماده نیست. چون ذھنت واسه ی موفقیت برنامه ریزی نشده، و تا دوباره برنامه ریزیش نکنی ھمین آشه و ھمین کاسه!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۶ ، ۱۴:۵۸
تیم دانشکده موفقیت