دانشکده موفقیت

هدف اصلی این وبلاگ ارائه آموزش و متدهای نوین و جهانی موفقیت برای تمام افراد است.

دانشکده موفقیت

هدف اصلی این وبلاگ ارائه آموزش و متدهای نوین و جهانی موفقیت برای تمام افراد است.

دانشکده موفقیت

موفقیت امری اتفاقی نیست!!!

پیام های کوتاه

۲۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ثروت» ثبت شده است

ادامه از قسمت اول

سطح چهار: سرمایه گذاران دراز مدت

اینان به روشنی از نیاز به سرمایه گذاری آگاهند و بر روی یادگیری و آموزش خود در زمینه سرمایه گذاری، وقت و پول هزینه میکنند. مطالعه میکنند و به قوانین آگاهند. از توصیه های برنامه ریزان مالی برخوردارند و با شکیبایی پیش میروند.

سطح پنج: سرمایه گذاران پیچیده

این گروه به سرمایه گذاری های پرخطر دست می زنند زیرا از هوشمندی لازم، عادتهای درست کار کردن با پول و بنیان مالی استوار برخوردارند. اشتباه هایشان را در گذشته مرتکب شده اند و اینک با درس گرفتن از آنها اغلب پیروزند. علیرغم داشتن دانش گسترده در زمینه سرمایه گذاری همواره در طلب یادگیریاند. از گروهی دستچین شده از مشاورها، حسابدارها، کارگذارن و وکلا برخوردارند و بخش اندکی از درآمد خود را برای آنان هزینه می کنند و از قبال آنان به سود سرشار میرسند. میدانند که حتی در اوضاع بد اقتصادی چگونه از میدان بیرون بیایند و این شرایط را برای خود به فرصت تبدیل می کنند. در سرمایه گذاری هدفمند و با برنامه اند، مجلات و کتابهای تخصصی را میخوانند و در

همایش ها شرکت میکنند. یافته های خود را به نسل های بعدی میآموزند و ثروت را در شکل شرکتهای بزرگ، تراست ها و مشارکت ها به ایشان انتقال میدهند. چنین افرادی اغلب مباشر مالی خانواده اند و حتی پس از مرگ نیز در رهبری و تعیین سرنوشت سرمایه های به ارث رسیده مؤثرند.

سطح شش: سرمایه داران (Capitalists)

افراد انگشت شماری در جهان به این سطح می رسند. کسانی که همزمان دارای کسب وکاری بوده و به سرمایه گذاری نیز میپردازند. هدفشان، به دست آوردن پول بیشتر از راه هم افزایی و همخوان کردن پول، هوشمندی و وقت دیگران است. اینان به یاری پول و هوشمندی دیگران، پول و سرمایه برای کسانی که نیاز دارند فراهم میسازند. سرمایه میآفرینند و به دیگران میفروشند. موجب آفرینش ثروت، شغل و رفاه میشوند. در شرایط خوب اقتصادی پیروزند و در شرایط بد از آن نیز بهترند ، زیرا فرصتها را می شناسند.

 

سطحهای ششگانه را به دقت مطالعه کنید و موقعیت خود را با آنچه می خواهید به آن برسید مشخص کنید. کاستی های خود را بشناسید و به رفع آن همت کنید . اما بدانید که بدون ماهر شدن در سطح 4 نمیتوان به سطوح 5 و 6 رسید.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۶ ، ۱۵:۱۶
تیم دانشکده موفقیت

سطح صفر: آناني که هیچ سرمایه اي ندارند

این افراد پولي براي سرمایه گذاري ندارند و هرچه در میآورند و یا حتي بیشتر از آن را خرج میکنند.

سطح یك: وام گیرندگان

این گروه با اخذ وام و حتي سرمایه گذاري وام هاي گرفته شده مشکلات مالي خود را برطرف میکنند. اغلب بسیار خرید مي کنند و در ظاهر ثروتمند به نظر مي رسند اما همیشه بدهکارند. براي بازپرداخت یك وام، وامي دیگر مي گیرند و در مجموع از چگونگي رفتار هزینه کردن پول خود خبر ندارند . اینان تا تغییر عادت ندهند از مشکلات مالي نمیرهند.

سطح دو: پس انداز کنندگان

این گروه به پس انداز پول به روشهاي سنتي و بیخطر مانند سپرده گذاري در بانك میپردازند. اینان از گرفتن وام بیزارند و پس اندازشان براي این است که آن را مصرف کنند و در واقع با پول نقد خرید کنند. با توجه به تورم موجود و کاهش روزافزون ارزش پول این روش، شیوه مناسبي نیست. اندکي پس انداز خوب است اما پول را نباید بیش از شش ماه در حساب بانکي نگاه داشت.

سطح سه: سرمایه گذاران هوشمند

اینان به لزوم سرمایه گذاري آگاهند و با خرید اوراق بهادار و مشارکتهاي محدود وارد بازار میشوند. اغلب افرادي درس خوانده هستند و در طبقه میاني جامعه قرار میگیرند اما از دانش مالي خوبي برخوردار نیستند. این سطح سه گروه سرمایه گذار در خود دارد.

1-     گروه گریزان از دردسر

اینان میپذیرند که از کارکرد پول سررشته چنداني ندارند و به سرمایهگذاري اندك در صندوقهاي مشترك و گاهي به کمك کارگذاران در بازار بورس قانعند.

2-     بدبینان

این گروه از همه دلیل هاي شکست سرمایه گذاري آگاهند. افرادي هوشمند و در زمینه هاي خاص پیروزند ولي همواره توصیه هاي منفیبافانه دارند و به کلي گویي میپردازند. دیر به بازار وارد مي شوند و در انتظار تثبیت اوضاع مي نشینند. از همین رو همواره گران میخرند وارزان میفروشند.

3-     قماربازان

اینان نیز مانند بدبینان همواره قرباني مي شوند. بدي بزرگ اینان این است که دیگران را در جریان تجربه هاي تلخ از دست دادن پول خود نمیگذارند و تنها پیروزیهاي خود را بزرگ جلوه میدهند که آنها نیز عمدتا از روي شانس بوده . سیاست ویژه اي در دادوستد ندارند و به هر میداني وارد مي شوند بدون اینکه بازیگران و قواعد بازي را بشناسند. با تنبلي به سرمایه گذاري میپردازند.

ادامه دارد...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۶ ، ۱۵:۰۸
تیم دانشکده موفقیت

همانطور که پیش از این در اثر پروانه ای به آن اشاره شد، برای ایجاد یک تاثیر بزرگ نیاز به تغییری بزرگ وجود ندارد و گاهی با یک تغییر جزیی می توان زندگی مان را دگرگون کنیم راهکاری که در پایین به آن اشاره خواهد شد از این نوع است و می تواند غوغایی در زندگی هر کس ایجاد کند.

"اگر از نقطه ای که اکنون در زندگی ایستاده اید رضایت ندارید روشتان را تغببر دهید."

اگر به انجام همان کارهایی را که همیشه به آن مشغولید بپردازید به همین نتیجه ای که اکنون رسیده اید خواهی رسید. اگر میخواهید نتیجه عوض شد باید کارهایی را که انجام دهید عوض شود. این دو لازم و ملزوم همدیگر هستند و غیر از این امکان ندارد. چراکه مطابق قانون جهانی علت و معلول، وقتی علت همیشه ثابت باشد معلول نیز ثابت خواهد ماند.

پس درست بیندیشید که در زندگی کجا می خواهید بایستید و برای رسیدن به آن چکار باید کنید و شروع کنید به انجام آن کارها. به همین سادگی!!!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۶ ، ۱۳:۵۳
تیم دانشکده موفقیت

اثر پروانه ای موردی است در هواشناسی که بخاطر معنای بسیار عمیق آن در سایر علوم همچون مبانی سازمانی و روانشناسی از آن بهره می برند. تعدادی از دانشمندان هواشناسی در پی تحقیقات خود پی برند که اب و هوای شهری مثل نیویورک تابع فاکتورهای بسیاری است یکی از فاکتورها این است که اگر یک پرنده در ژاپن در حین پرواز بال بزند، باد این بال زدن می تواند طوفانی سهمگین در نیویورک به پا کند و برای اینکه نشان دهند یک امر جزیی در گوشه ای از دنیا چگونه تاثیری شگرف در نقطه دیگر از دنیا به پا میکند از بال زدن یک پروانه و ایجاد طوفان از این بال زدن استفاده کردند. حال این مفهوم هواشناسی چگونه در روانشناسی کاربرد دارد. 

موضوع این است که شما برای ایجاد یک طوفان یا یک تاثیر بزرگ در خودتان و زندگی لازم نیست تغییر بزرگ ایجاد کنید یا به عبارت زندگیتان را زیر و رو کنید. بلکه گاهی تغییرات کوچک( بال زدن یک پروانه) چنان اثار شگرفی( طوفان سهمیگن) بپا میکند که خود شما از تعجب خشکتان می زند. 

نتیجه اینکه اگر دنبال تغییری در زندگیتان هستید نیاز به کارهای بزرگ و سخت نیست و گاهی با تغییرات و رفتار بسیار کوچک می توانید انرا ایجاد کنید فقط باید پروانه زندگیتان را به پرواز دراورید. 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۶ ، ۱۸:۰۹
تیم دانشکده موفقیت

چند سال قبل برنامه ای از شبکه 4 سیما پخش شد با عنوان "راز" و  در ادامه سی دی ها، فایل های صوتی و تصویری و ترجمه کتابی با همین عنوان انتشار یافت.

اکنون سوال این است که آیا واقعاً مفهوم مجموعه راز که حول محور "قانون جذب " می گردد، کارساز است؟

شاید پس از دیدن این مجموعه یا خواندن کتاب یا مقاله ای با این عنوان این موضوع ذهن همه ما را درگیر کرده باشد و با خود اندیشیده ایم "یعنی امکان دارد؟". در اینجا هدف به هیچ عنوان سیاه و سفید دیدن این موضوع نیست بلکه قصد داریم اندکی آن را مو شکافی کنیم.

پس بهتر است سوال را اینگونه مطرح کنیم: " آیا تنها با قانون جذب می توان به آنچه می خواهیم برسیم؟"


امروزه در دنیای ما بیش از هر زمان دیگری میلیونر خود ساخته وجود دارد. تاکید میکنم " میلیونر خود ساخته" چرا که سایر افراد که با میراث یا لابی گری به طبقه میلیونر ها پیوسته اند از حوزه این مقاله خارج اند. به دلیل ساختار جدید دنیای امروز یعنی دنیای ارتباطات و اطلاعات، فضایی دیگر پیش روی افراد قرار گرفت. دیگر سرمایه های مالی و میراثی شرط لازم کافی برای رسیدن به این مهم نیستند و همانطور که می بینیم بسیاری از میلیونر ها یا بهتر بگوییم میلیارد های امروزی از این دایره بیرونند. افراد بسیاری را سراغ داریم که از گاراژ منزلشان  به شرکت های مولتی میلیون دلاری رسیده اند. صاحبان گوگل ، فیسبوک ، استیو جابز فقید و البته بیل گیتس و بسیار افرادی دیگر که بارها اسامی آنها را شنیده ایم.


حال این سوال مطرح است که کدام یک از این افراد ثروتشان را با قانون جذب بدست آورده اند. یعنی جایی بنشینند و از غول کائنات بخواهند که ارزوی شان را براورده کند. یا حتی در سخنرانی های خود به این موضوع توصیه کرده باشند؟

من که به شخصه فکر نمی کنم همچین چیزی شنیده باشم. اولین چیزی که هر میلیونر خود ساخته به آن توصیه میکند تلاش و پشتکار است. نهراسیدن از شکست است و این که شکست پل پیروزی است. معانی این جملات آشکار است: دست به کار شدن و در راه هدف آنچنان پایمردی کردن یا به هدف رسیدن. همه ما شنیده ایم که ادیسون 9999 بار شکست خورد تا بالاخره لامپش روشن شد. زندگی این افراد پر است از شکست های ریز و درشت و این یعنی دست به عمل زدن.


چنانچه بهتر به این موضوعات بیاندیشیم در خواهیم یافت که اگر غیر از این باشد عجیب است. چرا که ثروتمند شدن یک رویداد نیست بلکه یک پروسه است. یک جریان است نه یک اتفاق. باید در راه هدف مطالعه کرد، شب ها بیدار ماند و صبح ها زودتر بیدار شد، سختی کشید ، به آب و آتش زد نه اینکه یکجا نشست و از کائنات درخواست برآورده شدن آرزو نمود. شاید ما یک روز صبح که از خواب بیدار میشویم و به اینترنت سری می زنیم در اخبار می بینیم که فلان جوان 20 ساله سایتش را به مبلغ 100 میلیون دلار به فلان شرکت بزرگ فروخت و با خود بگوییم خوش به حالش چقدر راحت! اما چیزی که ما می بینیم رویداد است اما آنچه پس قضیه است یک پروسه چندین ماهه یا شاید چندین ساله باشد.


پس نکته اول:

موفقیت یک پروسه است و نه یک رویداد و پروسه یعنی تلاش، پشتکار و چشیدن طعم شکست که با روح یکجا نشستن و طلب نیاز کردن سازگار نیست. البته واضح است که  قانون جذب نیز می تواند جزئی از این پروسه باشد اما مسلم است که  تمام آن نیست.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۶ ، ۱۰:۳۶
تیم دانشکده موفقیت

تلاش به خودی خود برای موفق شدن کافی نیست، اگر اینگونه بود معلمان ما ساعت های استراحت و روزهای تعطیل خود را در جکوزی هایی با روکش طلا میگذراندند! استعداد هم به تنهایی ناکافی است، شاهد این موضوع هم خواننده های خیابانی هستند که موفقیت چندانی به دست نیاورده اند.موفقیت های بزرگ تنها نصیب کسانی میشود که جز به داشتن هر سه موردی که در تصویر زیر مشاهده می کنید، راضی نمیشوند.

البته که حرف زدن در این خصوص ساده است و عملی شدن آن کار هر کسی نیست.

سه پیش نیاز برای موفق شدن!

اکثرا به کارشان علاقه ای ندارند

عموما درآمد خوبی دارند ولی از شغل خود ناراضی اند. شغلشان به یکی از ضروریات زندگی تبدیل شده در حالی که رویاهایشان در حال از دست رفتن است و آنها مجبور هستند درآمد خود را صرف خریدن شادی کنند!

شغلی که به خاطر انجام آن تشویق نمیشوید

حس می کنید عمرتان تباه شده، استعدادهایتان از دست رفته و کسی قدردان تلاش شما نیست.

از دیدن افرادی که یکصدم استعداد شما را ندارند ولی به مراتب از شما موفق ترند سرخورده میشوید. زندگی بسیار غیرعادلانه است. از این همه انتظار خسته شده اید.

به کاری مشغولید که هیچ استعدادی در آن ندارید

ناامیدانه تلاش میکنید تا در کار خود موفق شوید اما حتی توان رقابت را در خود نمی بینید. درحالی که اگر کار خود را دوست داشتید، شادی ذاتی برشما قالب میشد. شادی حلقه گمشده بسیاری از افراد شاغل است.

به نظر شما استیو جابز کار خود را دوست نداشت؟ یا موسیقیدانی را میشناسید که از موسیقی متنفر باشد؟ یا نویسنده ای که از نوشتن فرار میکند؟

اگر به این امید نشسته اید که موفقیت، شما را شاد کند کاملا در اشتباه هستید. تلاش بیهوده نتیجه ای ندارد. موفقیت سهم افراد خلاق، با بصیرت و منحصربه فرد است.

اگر به شغل خود علاقه نداشته باشید به ثمر نشاندن توانمندی هایتان با سختی همراه است.

مهارت”، یکی از فاکتورهای مهم است اما برای موفقیت های بزرگ به “مهارت های بزرگ” احتیاج دارید و این مهارت ها جایی خارج ازحاشیه امنتانمی باشد.

فرض کنید موسیقیدان قابلی هستید. اما این به تنهایی هیچ فایده ای ندارد. دنیا پر است از موسیقیدانان بزرگ و بیکار!

برای موفقیت لازم است قابل تحسین باشید. یکی از راههای مطرح شدن از طریق ارائه ویدئوهای تحسین برانگیز و متفاوت یا از طریق ارتباط با ستاره های شناخته شده است. اگر این کار از شما ساخته نیست بهتر است بدنبال کسی باشید که ترتیب این کار را برای شما بدهد.

یکی از راههای رسیدن به “بهره وری” تمرین طولانی و مداوم است. مغز کاملا غریزی از فکر کردن طفره میرود و به محض رو به رو شدن با شرایط این چنینی ترجیح میدهد شما را تا جایی که ممکن است از مسئله پرت کند.

اگر واقعا با خودتان صادقانه برخورد کنید متوجه میشوید تنها چیزهایی که اهمیت دارند، مکان فعلی شما و کارهایی است که باید انجام بدهید.

ابتدا با سرکوبهای نفس مواجه میشوید و مرحله بعد نوبت به فداکاری های احساسی میرسد.

اگر با واقعیت روبه رو نشوید چیزی عوض نخواهد شد. شاید مجبور شوید برای داشتن آینده ای بهتر، چیزی که ۱۰ سال عمرتان را صرف آن کرده اید را فدا کنید

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۶ ، ۰۹:۱۱
تیم دانشکده موفقیت

تحقیقات در مهندسی بیو شیمی نشان می دهد که مغز انسان ماده ای را ترشح می کند به نام اندروفین .( مورفین طبیعی بدن ) کسانی که بر ذهن آنها تفکرات منفی حاکم است اندروفینی که از مغزشان ترشح می شود بیماری زاست و کسانی که ذهن مثبت دارند اندروفین آنها شفا بخش است : یک ماده با دو خاصیت!

امروزه از نظر علمی ثابت شده که هیچ چیزی نیست که از خودش هاله انرژی ساطع نکند . قانون "دوبروی " می گوید: "هر ذره ای از خود انرژی به همراه دارد" . حتی با دوربینهای مخصوص از این انرژی ها عکس تهیه کرده اند .

هاله های انرژی با فرکانس مغز و تفکر انسان مرتبط هستند.ما می توانیم هاله های انرژی خود را با متمرکز شدن بر روی شخصی یا محلی هدایت کنیم فقط کافی است به آن شخص فکر کنیم بلافاصله هاله های انرژی ما با سرعت نور به سوی آن شخص فرستاده می شود .

هاله های انرژی قابل باردار شدن است ؛ اگر تفکر انسان منفی باشد هاله منفی و اگر مثبت باشد هاله مثبتبه این ترتیب که اندیشه های مثبت، مهر آمیز، خیرخواهانه، سرشار از توانمندی، هوش و خلاقیت بر هاله اثر مثبت دارد و سطح انرژی های آن را بالا می برد و از نظر کمی نیز میتواند هاله انسان را بزرگتر نماید .

برعکس اندیشه های منفی، بدبینی ها، خودخواهی ها، احساس تنفر از خود و یا دیگران، حسادت، خشم و هر گونه اندیشه بد بر هاله اثر تخریبی می گذارد و سطح انرژی های آن را بشدت کاهش میدهد و انرژی زیادی از انسان می گیرد.

وقتی در مکانی احساس بدی می کنید بدین معناست که آن محل از انرژی های منفی اشباع شده است و یا وقتی فردی این تاثیر را روی شما می گذارد یعنی او حامل انرژی منفی است . جالب است که این انرژی حتی هنگام فکر کردن به کسی ، حرف زدن ، گوش کردن و... به صورت چه مثبت و چه منفی منتقل می شود

انجام اعمالی مانند مدیتیشن، عبادت و تمرین تفکر مثبت، حضور در طبیعت و دوستی با آن، از عوامل مهم و تاثیر گذار بر افزایش سطح انرژی هاله می باشد.احتمال دارد که شما در طول زندگی با انجام کارهایی هاله نورانی خود را آلوده کرده باشید . هر گونه اضطراب ، دلهره ، ترس و حتی  دروغگویی ، غیبت کردن ، بدبینی، آبروی دیگری را بردن و کلیه مسائلی از این قبیل منجر به آلودگی و تجمع انرژی های تخریب گر در هاله شما می شوند.

این انرژی منفی آنقدر در هاله شما نفوذ می کند تا در جسم (آخرین سطح برای نفوذ ) اثر خود را به صورت بیماری نشان دهد.

توجه کنید که انرژی منفی منشا تمام بیماریهای روحی- روانی و جسمی انسان است و به مرور زمان رد پای خود را بر چهره و بدن ما بر جای می گذاردپس اگر دائما مریض می شوید به پاکسازی هاله و دوری از آلوده کننده های هاله تان فکر کنید.انرژی هاله تان را با راههای مثبتی که گفته شد بالا ببرید تا نیازی به راههای منفی نداشته باشید و اما   افرادی هستند که به صورت ناخودآگاه از انرژی دیگران تغذیه می کنند. معمولا آنها افرادی هستند که ما اصلا بهشان شک نداریم

ادامه در بخش دوم

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۶ ، ۱۵:۲۶
تیم دانشکده موفقیت

ادامه از بخش اول

یکی از راههای کسب انرژی از شما این است که :این افراد ممکن است نزدیک شما بیایند و برای شما درد دل کنند و بگویند که چه آدم بدبخت و فلک زده ای هستند و ... و هر چه شما راه چاره نشانشان می دهید گوش نمی دهند، چون نمی خواهند که تغییری در وضعیتشان بوجود بیاید چرا که این تنها راهی است که می توانند انرژی بگیرند، آنها با این کار در حال گرفتن انرژی شما هستند در حالی که شما دلتان به حالشان سوخته است.

پس اگر بجای یک گفتگوی منطقی دوطرفه، وارد گفت و شنودی شدید که هر راه حلی ارائه دادید با جمله : آره درست میگی، ولی..... پاسخ داد، بدانید که دارید انرژی از دست می دهید.

راه دیگر انرژی گرفتن از شما تحقیر کردنتان است: بعضی از مردم سعی میکنند با هر حیله ای متوسل شوند و تحقیرتان کنند تا  انرژیتان را بگیرند که نام دیگر این کار دیگرآزاری یا سادیسم است. شخص سادیستیک با تحقیر دیگری احساس خود برتربینی کرده و انرژی دیگران را از آن خود می کند.

تحقیر کردن میتواند نسبت به پوشش، ظاهر، جسم، جنسیت، رفتار، گفتار، و ... باشد.

خیط کردن دیگری و یا انتقاد از او، تحت هر نامی که صورت گیرد در واقع تحقیر است و انرژی را به سمت تحقیر کننده می کشاند.

بهتر است که یادتان باشد اکثر این افراد از کاری که انجام میدهند کاملا بی اطلاعند در رابطه با آنها پس از مدتی زمانی کوتاه یا بلند، احساس می کنید بی انرژی و بی حوصله شده اید در حالیکه آنها سرحال آمده اند. اینگونه رابطه ها را دوست دارید قطع کنید و از رابطه با اینگونه افراد بدون اینکه بدانید چرا، طفره می روید.

اگر واقعا به این افراد دوست و نزدیک هستید میتوانید موضوع را با آنها در میان بگذارید و به آنها کمک کنید. چون این افراد با اینکار رابطه اجتماعی خودشان را با دوستان و اطرافیان تخریب می کنند.

در صورتی هم که این شخص در زندگیتان و برایتان اهمیتی ندارد بهتر است که از او دوری کنید.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۶ ، ۱۱:۵۷
تیم دانشکده موفقیت

 

 21 - قانون تصمیم

مصمم بودن از ویژگی های اساسی افراد موفق است. در زندگی هر جهشی در جهت پیشرفت هنگامی حاصل می شود که در موردی تصمیم روشنی گرفته باشیم.

 

22 - قانون خلاقیت

ذهن ما می تواند به هر چیزی که باور داشته باشد دست یابد . هر نوع پیشرفتی در زندگی با یک ایده آغاز می شود و چون توانایی ما در خلق ایده های جدید نامحدود است آینده نیز محدودیتی نخواهد داشت.

 

 23 - قانون استقامت

معیار ایمان به خود، توانایی استقامت در برابر سختی ها، شکست ها و ناامیدی هاست . استقامت ویژگی اساسی موفقیت است . اگر به اندازه کافی استقامت کنیم، طبیعتاً سرانجام موفق خواهیم شد.

  

24 - قانون صداقت

خوشبختی زمانی به سراغ ما می آید که تصمیم بگیریم هماهنگ با والاترین ارزش ها و عمیق ترین اعتقادات خود زندگی کنیم. همواره باید با آن بهترین بهترین ها که در درون مان وجود دارد صادق باشیم.

 

 25 - قانون انعطاف پذیری

در تعیین اهداف خود قاطعیت داشته باشید، اما در مورد روش دست یابی به آن ها انعطاف پذیر باشید. درعصر تحولات سریع و رقابت شدید، انعطاف پذیری از ضروریات است.

 

 26 - قانون خوشبختی

کیفیت زندگی ما را احساسمان در هر لحظه تعیین می کند واحساس ما را تفسیر خودمان از وقایع پیرامونمان مشخص می سازد، نه خود وقایع. هرگز برای این که تجربه خوشی از دوران کودکی داشته باشید دیر نیست. کافی است گذشته را مرور کنید و روشی را که برای تفسیر تجربیات خود داشته اید تغییر دهید.

  

27 - قانون تعجیل

ما همواره دوست داریم که هر چه زودتر به آرزوهایمان برسیم، به همیت دلیل است که در تمام عرصه های زندگی بی قراریم.

  

28 - قانون فرصت

بهترین فرصت ها اغلب در معمولی ترین موقعیت های زندگی مان به وجود می آید. پس بزرگترین فرصت ها به احتمال زیاد همیشه در دسترس ماست.

  

29 - قانون خود شکوفائی

شما می توانید هر چه را که برای رسیدن به اهداف تعیین شده خود به آن نیاز دارید بیاموزید. آن هایی که می آموزند توانا هستند.

 

30 - قانون بخشندگی

هر چه بیشتر ، بدون انتظار پاداش به دیگران خدمت کنید خیر و نیکی بیشتری به شما می رسد، آن هم از جاهایی که اصلاً انتظار ندارید. شما تنها در صورتی حقیقتاً خوشبخت خواهید شد که احساس کنید به دلیل خدمت به دیگران انسان با ارزشی هستید .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۶ ، ۱۲:۲۱
تیم دانشکده موفقیت


دریافت
حجم: 268 کیلوبایت
توضیحات: کتاب محبوب جهانی پدر فقیر پدر پولدار

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۳۱
تیم دانشکده موفقیت