دانشکده موفقیت

هدف اصلی این وبلاگ ارائه آموزش و متدهای نوین و جهانی موفقیت برای تمام افراد است.

دانشکده موفقیت

هدف اصلی این وبلاگ ارائه آموزش و متدهای نوین و جهانی موفقیت برای تمام افراد است.

دانشکده موفقیت

موفقیت امری اتفاقی نیست!!!

پیام های کوتاه

.


گام 1 : زمان دست وپا کردن کسب وکاری برای خودتان است

کسانی که به توصیه های معمول عمل کرده اند اغلب تبدیل به کارمندانی شده اند که صاحب کار خود را ثروتمند کرده، با پرداخت مالیات دولت را ثروتمند می کنند و با مصرف روزافزون خود صاحبان کسب وکارهای گوناگون را به نان و نوا میرسانند. برای دست یافتن به کسب وکار خود ابتدا باید بیانیه مالی خود را بنویسید و با شناختن جایگاهی که درآن قرار دارید، دست به هدف گذاری برای کوتاه مدت و دراز مدت خود بزنید. به خاطر داشته باشید که این هدف گذاری نیز باید با اعداد و ارقام بوده تا قابل سنجش باشد.

گام 2 : جریان نقدینگی خود را مهار کنید

درجایی که مشکل ناشی از نبود مدیریت جریان نقدینگی است، پول بیشتر مسئله را حل نمیکند. اگر موفق به این مدیریت نشوید، بیشتر پول درآوردن شما را ثروتمند نمیکند. باید برای مهار عادت های خرج کردن خود نقشه بکشید. بدهی و تعهدات را کمینه کنید. به خاطر داشته باشید که بدهی شما، دارایی دیگران است و بدهی ای خوب است که باز پرداخت آن را دیگران برعهده داشته باشند. نخست به خودتان بپردازید . بخشی از درآمد ناشی از شغل خود را به یک حساب ویژه سرمایه گذاری بسپارید و از آن هرگز، مگر در موقع سرمایه گذاری برداشت نکنید. آنگاه توجه را بر کاستن از بدهی ها قرار دهید. مبلغی را که از این راه صرفه جویی میشود به پس انداز سرمایه گذاری خود بیفزایید.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۵:۲۰
تیم دانشکده موفقیت

وب سایت آی بازاریابی: یک راه میانبر برای رسیدن به موفقیت در زندگی یا هر صنعت دیگر دنبال کردن رد پای آنهایی است که پیش از شما در آن حوزه یا صنعت به موفقیت دست پیدا کرده اند. این مقوله همچنین در حوزه فروش هم صادق است. این 7 گام یا 7 مرحله که باید در هر چرخه فروش جای داده شود، در واقع 7 گامی است که مثلا هر فرد جویای شغل نیز باید در مراحل جستجو و فرایندمصاحبه شغلی خودش مد نظر داشته باشد.

گام های بریان تریسی در یک چرخه فروش

گام اول – اکتشاف

اگر افرادی را نداشته باشید که به آنها چیزی را بفروشید، در واقع چیزی برای فروش ندارید. هرچیزی با اکتشاف آغاز می شود که در واقع فرایندی است که در آن شما لزوما اقدام به جدا کردن مظنونین از مشتریان بالقوه می کنید. اکتشاف کردن چند شکل مختلف به خود می گیرد. برخی از فروشنده های حرفه ای بر فروش درب به درب و به عبارتی تماس هماهنگ نشده و یکباره تمرکز دارند، درحالیکه برخی دیگر بر شبکه سازی یا کمپین های ارسال محتوای پستی تمرکز دارند.

اینکه شما چگونه دست به اکتشاف می زنید یا اینکه چقدر فرایند اکتشاف را دوست دارید یا از آن نفرت دارید، اصلا مهم نیست؛ چرا که هر فرایند فروشی با این گام آغاز می شود.

گام دوم – ساختن یک رابطه دوستانه

اگر مردم به شما اعتماد کنند، راهی برای داشتن یک رابطه تجاری با شما پیدا می کنند. با این وجود، اگر مردم به شما اعتماد نداشته باشند، دلیلی برای خرید نکردن از شما هم پیدا می‌کنند.

زمانی که تعدادی مشتری  بالقوه پیدا کردید، باید تمرکز خود را تغییر داده و بر ایجاد اعتماد و رابطه دوستانه با آنها متمرکز شوید. اگر در این مرحله خوب عمل نکنید، به شدت در طی مراحل بعدی به زحمت خواهید افتاد.

یک اشتباه معمول در اغلب فروش ها تلاش زیاد برای دوست داشته شدن است. به یاد داشته باشید که در زندگی شخصی و در فروش، مورد احترام و اعتماد قرار گرفتن مهمتر از دوست داشته شدن است.

گام سوم – شناسایی نیازها

نکته جالب یا شاید خنده دار در رابطه با فروش ها اینکه: فروش اصولا تنها در رابطه با افرادی شکل می گیرد که یک خواسته یا یک نیاز داشته باشند که محصول یا خدمت شما بتواند آن را رفع یا حل کند. هر قدر تعداد نیازهایی که توسط محصولا شما رفع می شود و شما شناسایی می کنید بیشتر باشد، شانس شما برای نهایی کردن فرایند فروش شما بیشتر و بهتر می شود.

برخی از نیازها بدیهی هستند و برخی هم برای دیده شدن و مورد شناسایی قرار گرفتن نیاز به قدری سعی و تلاش دارند. اما زمانی که پرده از یک نیاز برداشتید و مشتری بالقوه شما هم با این موضوع موافق بود که آن نیاز باید برآورده شود، باید اطمینان کسب کنید که محصول شما ازپس آن بر می آید.

گام چهارم – ارائه معرفی متقاعد کننده

برخی از فروشندگان قرار گرفتن در مرکز توجه را دوست دارند. قرار گرفتن در مرکز توجه با شانس ارائه و به نمایش گذاشتن مهارت های خودشان یکی از دلایل اصلی آنها برای وارد شدن به حوزه فروش است. با وجود اینکه آیا شما یک طرفدار قرار گرفتن در مرکز توجه هستید یا اینکه مثلا قدری کم حرف هستید، نیاز به توان معرفی موثر ایده ها، راه حل ها و یا شرکت خودتان به صورتی متقاعد کننده، حرفه ای و هدفمند دارید.

گام های بریان تریسی در یک چرخه فروش

اینکه ارائه و معرفی شما چه شکلی و شمایلی داشته باشد، آماده شدن و داشتن هدف های مشخص دو بخش اصلی و مهم یک معرفی اثربخش را شامل می شود.

گام پنجم – فائق آمدن بر مخالفت ها

99% از تلاش های شما برای فروش شامل مخالفت هایی از سوی مشتری می شود. ایناعتراض ها یا مخالفت ها موجب متمایز شدن افراد مختلف از یکدیگر می شوند. اگر بتوانید یاد بگیرید که نه تنها انتظار روبرو شدن با این اعتراض ها را داشته باشید و از قبل آنها را پیش بینی کرده و حتی برای آنها برنامه داشته باشید، در واقع آنها آن گزیدگی و نیش خودشان را برای شما از دست می دهند.

خطرناک ترین اعتراض و مخالفت، اعتراضی است که هرگز آن را از مشتری خود نشنوید.غافلگیری شاید در سالروز تولد شما خوب باشد، اما می توانند به قیمت نابود شدن یک چرخه یا فرایند فروش برای شما تمام شوند.

گام ششم – نهایی کردن فروش

در حالیکه اغلب فروشندگان غیر حرفه ای تصور می کنند که نهایی کردن فروش تنها کاری است که حرفه ای های فروش انجام می دهند، این گام تنها بخشی از یک چرخه طولانی فروش را تشکیل می دهد. در حالیکه این گام ممکن است مهمترین قدم در این فرایند باشد، اختتامیه موفق در یک چرخه فروش با تکمیل شدن موفقیت آمیز هر یک از گام های قبلی بدست می آید،نه با درخواست یکباره و بدون برنامه ریزی برای خرید از شما.

تکنیک ها، راهکارها و حقه های بسیار زیادی برای این گام وجود دارد، اما مهمترین مرحله ایناست که نهایی کردن فروش تنها یک گام یا قدم برای فروش است.

گام هفتم – تکرار فروش و ارجاع به دیگران

گام نهایی در یک چرخه فروش در واقع گام اول در چرخه فروش بعدی شماست. درخواست معرفی شما به دیگران از مشتریان به دلایلی یکی از کارهایی است که حتی بسیاری از حرفه‌های این حوزه هم آن را انجام نمی دهند. در حالیکه بهانه های بسیاری در این رابطه مطرح می شود، اما هنوز هیچ دلیل خوب و قانع کننده ای برای آن رسمین نیافته است.

گام های بریان تریسی در یک چرخه فروش

اگر نتوانید چنین درخواستی را مطرح کنید، حداقل باید از مشتری بخواهید تا وی را به عنوان یک مرجع به دیگر مشتریان بالقوه خود معرفی کنید. از این طریق در واقع می توانید به فرایند اعتماد‌ سازی در نزد مشتری بالقوه سرعت ببخشید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۴:۴۵
تیم دانشکده موفقیت

پای حرف هر کسی که بنشینید شروع به گلایه میکند. از جامعه، از شهر، از خانواده، از کشور و ... 

انگار که ما عادت کرده ایم که دلیل همه شکستهایمان را بر دوش دیگزان بیاندازیم. به هر حال چرا که نه، این ساده ترین کارست.

اما لحظه ای با خود خلوت کنیم، کلایمان را قاضی کنیم، ببینیم چقدر خودمان در خصوص اتفاقات زندگی مقصریم.

ما همیشه به دنبال محدودیت برای خود هستیم. همواره در ذهن خویش جملانی را با نمی توانم، نمی دانم، بعید می دانم، کار مشکلی است،کار من نیست، از توانایی من خارج است مرور میکنیم. به عبارت دیگر، با این عبارت ذهن خود را سم پاشی میکنیم.

دنیا پر از افرادی است که کارهای خارق العاده انجام داده اند. یک درصد فکر کنید آنها با جمله من نمی توانم خود را راضی میکردند و دست از تلاش بر می داشتند آیا به همین نتایج می رسیدند؟ هرگز!

برای خود محدودیت درست نکنید. انسان سرشار از توانایی است. پتانسیل انسان برای انجام هر کاری بینهایت است. اما میزان بهره برداری از این منبع سرشار را خود انتخاب میکنیم.

  

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۴:۴۰
تیم دانشکده موفقیت

همه زندگی ما نتیجه تصمیم گیری ماست. هرکجا که امروز ایستاده ایم تصمیمی بوده است که در گذشته گرفته ایم. 

هر چه امروز برداشت میکنیم بذری است که در گذشته کاشته ایم پس سنگ بنای هر زندگی تصمیم گیری در آن است. هر چه بیشتر تصمیمات درست در زندگی بگیرید در زندگی موفق تر خواهد بود. یک لحظه با خود بیندیشید که اگر در گذشته تصمیم دیگری گرفته بودید زندگی شما چقدر تغییر میکرد. اگر به جای رشته ریاضی، علوم انسانی خوانده بودید اکنون زندگی شما کجا بود. اگر در تصمیم گیری ازدواج، رشته تحصیلی، شغل و خیلی چیزهای دیگر تغییری بدهید می بینید که ممکن است زندگی شما به کلی دگرگون شود.

از این بعد وقتی تصمیم میگیرید، اهمیت آن را بدانید. شاید این تصمیم از هستی ساقطتان کند و یا شاید زندگی تان را متحول کند.

نکته دیگر اینکه قوه تصمیم گیری همچون ماهیچه بدن عمل می کند هر چه بیشتر تصمیمات درست بگیرید در واقع در حال تمرین دادنش هستید و خود به خود قدرت تصمیم گیریتان را بهبود می بخشید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۷:۴۸
تیم دانشکده موفقیت

کسب ثروت یعنی موفقیت در بخش مالی زندگی...

برای موفقیت در هر بخش مشخص قوانینی مشخص وجود دارد. جایی که برای موضوعی قوانین وجود داشته باشد علم و روش علمی برای آن وجود دارد

پس میتوان گفت برای رسیدن به ثروت نیز می بایست قوانین ثابت و مشخص وجود داشته باشد و به تبع آن علمی منحصر به فرد.

علم موفقیت!!!

مشخصه علم این است که هرکس با هر تحصیلات، مشخصات فردی و مالی و از هر قشری اگر قوانین را انجام دهد به همان نتایج می رسد به عنوان مثال جاذبه زمین را در نظر بگیرید هر کس از کوچک و بزرگ وقتی سیبی به آسمان پرتاب کند به طرف زمین باز میگردد. این قانون مستقل از مشخصات پرت کننده است. ممکن است کسی قوی تر محکم تر پرتاب کند که در این سرعت اختلاف تنها در سرعت بازگشت به زمین خواهد بود و اصل قانون یکسان باقی خواهد ماند. قوانین موفقیت و کسب ثروت نیز به همین گونه است. یعنی مستقل از شخص به کار برنده آن خواهد بود همه نتایج و اصل قانون رسیدن به موفقیت برای همه یکسان است شاید سرعت رسیدن به این جایگاه برای افراد مختلف با تحصیلات و سطح تلاش مختلف، متفاوت باشد اما اصل نتیجه یکسان است.

پس ما قوانینی داریم به نام "قوانین موفقیت" و علمی نیز هست به نام "علم موفقیت".

ممکن است فکر کنید اگر این قوانین وجود دارد چرا همه موفق نمی شوند. جواب ساده است. ما قوانین ثابت برای اینکه یک نفر به بهترین نحو در موسیقی موفق شود داریم ولی آیا همه موسیقیدان میشوند؟ واضح است، خیر. تنها افرادی به آن جایگاه می رسند که اولا آن قوانین را بدانند و ثانیاً آن قوانین را به کار برند.

در مقالات آتی سعی میکنیم قوانین جهانی موفقیت را نام برده (دانستن) و به راههای عمل کردن به آن را اشاره کنیم (عمل کردن).

فقط همواره این را در ذهن داشته باشید که این قوانین ثابت هستند و به نتایجی یکسان خواهند رسید و  این قوانین مستقل از شخص به کار برنده و حتی مکان استفاده از آنها می باشد.

منظر مقالات بعدی ما باشید....

 


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۷ ، ۰۰:۰۲
تیم دانشکده موفقیت

چرخه PDCA توسط ادوارز دمینگ در سال 1930 معرفی گردید که به چرخه دمینگ نیز مشهور است. 

بدون اغراق میتوان گفت که ژاپن کنونی پیشرفت خود را مدیون این چرخه است. این چرخه در اصل برای بهبود مستمر به کار گرفته میشود و میتواند برای یک سازمان، یک کشور و حتی یک شخص به کار آید. 

همچو همیشه قوانین و تعاریف این چرخه بسیار ساده است اما نتایجی حیرت انگیز از خود به جای میگذارد. 

1- برنامه ریزی(plan): همیشه هر کاری ابتدا با برنامه ریزی اغاز میشود. بدون برنامه نمی دانیم از کجا باید شروع کنیم و‌به کجا برسیم. برای رسیدن به هر نقطه ای نیاز به نقشه کار داریم که همان برنامه ریزی است. در وصف برنامه ریزی مقالات و وصف بسیار کرده اند که از بهترین منابع میتوان به کتاب قورباغه را قورت دهید اشاره کرد. 

۲- انجام برنامه(do):برنامه ریزی به تنهایی مشگل گشا نیست و تا به مرحله عمل نرسد تنها تعدادی فعالیت روی کاغذ است. 

۳- کنترل(control): هر اقدامی که انجام میدهید میازمند این است که کنترل شوند تا بدانید با این اقدامات به اهدافتان نزدیک میشوید یا خیر. دیدن نتایج اقدامات و بررسی آن همان معنی ساده کنترل است. 

۴- عمل (act): مطابق با نتایج حاصل از کنترل می بایست برنامه خود را تغییر دهید و اقداماتی را در نظر بگیرید که شما را به اهدافتان نزدیک میکند

و‌مجددأ تمام این مراحل همچون یک چرخه ادامه می یابد و این یعنی بهترین راه و تنها راه موجود برای رسیدن به انچه دوست دارید به ان برسید. 

اگر کشوری اسیب دیده از جنگ جهانی توانست از این فرمول استفاده کند و به جایگاه کنونی خود برسد چرا ما نتوانیم از ان بهره جوییم. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۷ ، ۲۳:۱۶
تیم دانشکده موفقیت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۷ ، ۲۰:۲۰
تیم دانشکده موفقیت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۷ ، ۲۰:۱۴
تیم دانشکده موفقیت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۶ ، ۱۱:۵۶
تیم دانشکده موفقیت

جمله ای که بارها شنیده ایم و‌به راحتی از کنتر ان گذشته ایم. جمله ای بسیار کوتاه بسیار ساده و بسیار بدیهی. 

اما هیچ گاه انچنان که شایسته است به ان نیندیشیده ایم. هرگز در ان تعقل نکرده ایم. جرا که ما در طول زندگی اموخته ایم که سطحی نگر باشیم. اموخته ایم که برای رسیدن به جایی به ارزویی باید مسیر طول درازی بپیماییم. 

همه بدنبال فرمولی پیچیده برای رسیدن به موفقیت میگردیم. در کتاب ها سمینارها سخنرانی های افراد موفق بدنبال مسیری پر پیچ و خم میگیردیم که همان را طی کنیم غافل از این که این فرمول پیش چشم ماست. ساده تر از ساده. 

هر کس که به جایی رسیده است می گوید که نسخه که ما بدنبالش هستیم ساده است اما کو‌ گوش‌شنوا؟؟!!

در این جا جملاتی کوتاه را بیان میکنیم که اگر در ان عمیق بیندیشید راه خود را می یابید. نیازی نیست مدرک تحصیلی داشته باشید نیازی به دانستن فیزیک و ریاضی نیست نیاز نیست روانشناس و جامعه شناس باشیم تنها باید معنای این جملات ساده رابیابیم و در عمل به کاربندیم به همین سادگی. 

پس فرصتی با خود خلوت کنید و عمیقا به این جملات کوتاه فکر کنید و راههای اجرایی کردن انرا بیابید. 

جمله اول:

اگر در مسیری هستید و به انچه میخواهید نمی رسید باید مسیر خود را تغییر دهید. 

اگر کارهایی میکنید و به انچه میخواهید نمی رسید باید کارهایی را که میکنید تغییر دهید. 

بیندیشید!!!

ادامه دارد......

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۶ ، ۲۳:۴۸
تیم دانشکده موفقیت