دانشکده موفقیت

هدف اصلی این وبلاگ ارائه آموزش و متدهای نوین و جهانی موفقیت برای تمام افراد است.

دانشکده موفقیت

هدف اصلی این وبلاگ ارائه آموزش و متدهای نوین و جهانی موفقیت برای تمام افراد است.

دانشکده موفقیت

موفقیت امری اتفاقی نیست!!!

پیام های کوتاه

درسهای مالی از رابرت کیوساکی

چهارشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۱۳ ق.ظ

این جمله مشهور که" پول، پول میآورد" همیشه درست نیست. برای ثروتمند شدن نه پول داشتن الزامی است و نه داشتن تحصیلات دانشگاهی .

بسیاری از پیروزمندان دنیای کسب وکار مدرسه را نیمه کاره رها کردهاند. تحصیلات، برای پرداختن به حرفه های سنتی ضروری است، اما راه دستیابی به ثروت را نشان نمیدهد


برای ثروتمند شدن باید رویایی در سر داشت، فراوان تصمیم گیری کرد، به آموختن عشق ورزید، سرمایه خدادادی مغز را به کار گرفت و راه های مناسب را در هر موقعیت مالی برگزید. روشهای گوناگون درآمدزایی به اندیشه های متفاوت، مهارتهای فنی مختلف، پیشینیه تحصیلی متفاوت و انسانهای متفاوت نیاز دارد.

واژه کلیدی، درآمدآفرینی است. این که چه میکنیم چندان مهم نیست، بلکه چگونه پول ساختن مهم است. زندگی از پول مهمتر است، اما پول پشتیبان زندگی است. زمان و توان ما محدود است و نباید همه آن را در اختیار کسب درآمد قرار دهیم. داشتن وقت کافی برای خانواده، توان کمک به امور خیریه، کارآفرینی، تأمین بهداشت تن و روان و داشتن تفریح، همه و همه محتاج پول است. به همین دلیل پول مهم است. اما نباید سراسر عمر را برای کسب آن کار کرد. بسیاری از ما اندکی از هر چهار شخصیت )کارمندی، خویش فرمایی، صاحبان مشاغل، سرمایه گذار( را در خود داریم .


در هر چهار موقعیت، هم امکان ثروتمند شدن نهفته است و هم احتمال شکستخوردن . شناخت تفاوتهای این راهها به ما کمک میکند تا با توجه به شخصیت خود، راه دلخواه خود را آسانتر برگزینیم. ممکن است با گذشت زمان علاقه فرد به قرار گرفتن در موقعیت های مختلف کسب وکارتغییر یابد. همه راهها بااهمیت هستند. اما داشتن هدف نهایی مهمترین است.


کسانی که فطرتاً در موقعیت کارمندی یا خویش فرمایی هستند، کسب ایمنی شغلی را اولویت اول خود میدانند. در مقابل مالکین کسب وکار و سرمایه گذاران به داشتن آزادی مالی بهای بیشتری میدهند. مهمترین دلیلی که اغلب مردم ایمنی شغلی را مهمتر میدانند این است که به آنها اینگونه آموزش داده شده است. آنگاه آنان پس از فراغت از تحصیل به سرعت درگیر بدهی ها میشوند. این افراد وقتی خود را پیروز می دانند که حقوق و مزایای قابل توجهی داشته و آن را صرف خرید لوازم رفاهی کنند

بدین ترتیب همواره باید بیشتر کار کنند تا توان بازپرداخت اقساط این زندگی تجملی را داشته باشند و بالطبع وقت کمتری برای پرداختن به خود و خانواده شان دارند. در مقابل دو گروه دیگر با کسب پیروزی هر لحظه وقت آزاد بیشتری پیدا می کنند چرا که دیگران و حتی پول، خودشان برایشان کار میکند. برای ایشان پیروزی به هوشمندی مالی نیاز دارد نه کار بدنی بیشتر.


هوشمندی مالی بدان معنا نیست که چقدر پول می سازید، بلکه بدان معناست که چگونه پولتان را به پول ساختن وا میدارید و ترتیبی میدهید که در نسلهای آتی حفظ شود. بهتر است دست کم در دو راه از کارراهه مالی خبره شوید، یعنی هم خودتان کار کنید و هم دیگران و پول را برای خود به کار وادارید. باید برای رسیدن آینده آماده بود و همواره بخشی از ثروت خود را صرف آموختن مسائل مالی کرد تا برای مقابله با دگرگونی ها آماده باشیم.



 به کسب و کار و سرمایه گذاری بپردازید و بگذارید دیگران برای شما کار کنند. به این ترتیب اختیار کارکردن یا کار نکردن را دارید. نکته مهم این است که در هر موقعیتی از آموختن باز نمانید. تمامی روشهای کسب درآمد را بیاموزید و به کارببندید.