برای سرمایه گذاری باید تمام جوانب را درنظر گرفت، فرصتهایی که آن سرمایه گذاری ایجاد میکند و تهدیدهایی که متوجه آن است . قوانین مالیاتی، تغییرات برنامه ریزی ها، اوضاع اقتصادی، بازده سرمایه گذاری، زمان بازگشت آن و ... در هرحال باید درنظر داشت که نباید در یک سرمایه گذاری از جیب هزینه شود. افراد عادی در سرمایه گذاری 95 % با چشم سر میبینند و 5 % با مغز در حالیکه این روند باید دقیقاً وارونه شود.
کسانی که مغز خود را به دیدن پول و فرصتهای مالی عادت دهند به قدرتی باور نکردنی دست می یابند. به رهگیری از راهنمایی های افراد ناآگاه بزرگترین آفت سرمایه گذاری است. برای پرورش مغز به دیدن پول باید دانش مالی آموخت . سرمایه گذاری نیز مانند تمام فنون وتخصصهای دیگر زبان ویژه خود را دارد که کلمات آن اعداد و ارقامند. چنانچه چنین دانشی نداشته باشید حتی توصیه های مشاوران نیز برایتان نامفهومخواهد بود . کارگزاران بانک نیز گرچه به ما دروغ نمیگویند، تمام حقیقت را نیز ابراز نمیدارند.
هر چه بدهکارتر باشید نادارترید و هرچه مردم به شما بدهکار باشند داراترید . ما همگی ناگزیر از بدهکار بودنیم اما باید کاری کنیم که بدهی های بزرگمان را دیگران بپردازند. پول هم یک بازی است. نباید به آن به چشم یک ابزار بقا و حتی خود زندگی نگریست. باید قواعد این بازی را بدانیم و در سمت مناسب این بازی قرار گیریم و نگذاریم دیگران ما را بازیچه خود قرار دهند. بسیاری از مردم با تکیه به عبارات آشنا و بدبینانه فرصت های مناسب پیش روی خود را نمیبینند و یا از دست می دهند. اینان توجهی به آمار و ارقام ندارند و همین باعث گرفتاری مالیشان میشود.