دانشکده موفقیت

هدف اصلی این وبلاگ ارائه آموزش و متدهای نوین و جهانی موفقیت برای تمام افراد است.

دانشکده موفقیت

هدف اصلی این وبلاگ ارائه آموزش و متدهای نوین و جهانی موفقیت برای تمام افراد است.

دانشکده موفقیت

موفقیت امری اتفاقی نیست!!!

پیام های کوتاه

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رابرت کیوساکی» ثبت شده است

معادله پول در برابر زمان!

زمان بزرگترین سرمایه هر کسی است که محدود است. همه ما از زمان تولد تا زمان مرگ زمان محدودی در اختیار داریم و به هیچ شیوه ممکن امکان 

افزایش مجدد این سرمایه را در اختیار نخواهیم داشت. این ثانیه ای که اکنون شما در حال مطالعه این درس هستید بر نخواهد گشت. به هیچ شیوه ممکن!!

پس به عبارتی می توان گفت زمان مهمترین و با ازش ترین سرمایه ماست. شاید بتوان پول از دست رفته، ارتباط از دست رفته، خانه از دست رفنه را 

مجدداً به عنوان سرمایه باز گرداند اما درباره زمان خیر. 

اگر به دقت به کارهایی که در طول روز انجام می دهید نظاره کنید می بینید که آنچنان توجه ای به این سرمایه محدود نمی شود. گویی که این سرمایه نا محدود است و هرگز به اتمام نمی رسد. ما آنچنان با دست و دلبازی با این مهم ترین سرمایه خود برخورد می کنیم که حتی در برخورد با بی ازش ترین چیزها این گونه عمل نمی کنیم. در صف رستوران می ایستیم. در ترافیک زمان تلف میکنیم. تمام مدت شبانه روز مشغول تماشای تلویزیون هستیم. با دوستان خود در حال صحبت های بی مورد و کشتن زمانیم. در ادارات و موسسات زمان خود را می کشیم تا روز کاری به پایان برسد و روی کاناپه به دیدن برنامه مورد علاقه خود بپردازیم.

اما ثروتمندان جور دیگری فکر میکنن و برای زمانشان ارزش قائل هستند. حتی سعی میکنن کارها را به دیگران منتقل کنند و خود به کارهای مهمتری بپردازند. اما هیچ گاه این موضوع را به دیگران نمی گویند. علاقه ندارند که دیگران پی به ارزش این سرمایه خود ببرند چرا که در اینصورت مجبوراً هزینه بسیار زیادی برای استفاده زمان دیگران پرداخت کنند. این داستان زمانی فاجعه تر می شود که ما پی می بریم که در ازای زمان خود چقدر پول میگیریم. افراد بسیار زیادی در دام  پول در ازای زمان افتاده اند. اما به چه قیمتی؟؟ 

برخی از از ما شاید 1 دلار نیز به ازای یکساعت از زمانی که صرف میکنیم دریافت نکنیم. اما آیا ثروتمندان این مطلب را به ما میگویند؟؟ هرگز!!!

این دامی است که برای ما مهیا شده است. زمان صرف کن و پول در بیاور. اما آیا واقعا به این شیوه می توان همچون آنها ثروتمند شد؟؟

باز هم هرگز!!!

شما زمانی محدودی در طول شبانه روز دارید و حتی زمان محدودتری برای انجام کارها در طول روزتان دارید پس پولی که در برابر زمان کسب میکنید نیز محدود خواهد بود.

شما هیچ ثروتمندی را نمی یابید که در دام "پول در ازای زمان " گیر افتاده باشد بلکه آنها اموخته اند از این دام برای دیگران استفاده کنند و سرمایه گرانبهای شما را به ارزان ترین مبلغ ممکن می خرند. به عبارتی شما در حال فروش زندگی خود به آنها هستید.

چقدر حاضرید برای زندگی تان پول بگیرید؟؟ 1000 دلار؟ 10000 دلار؟ 100000 دلار؟ 1000000 دلار؟ در حالیکه می بینید ناخواسته به راحتی و به مبلغی بسیار پایین تر در حال فروش آن هستید. به چه کسی؟ خوب معلوم است ثروتمندان.

خوب در این موضوغ تفکر کنید....

ثروتمندان هیچگاه به شما نخواهند گفت که : وقت طلاست!!.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۷ ، ۱۷:۳۲
تیم دانشکده موفقیت

آنچه داراها میکنند بسیار ساده است. بسیاری از ثروتمندان چندان درس نخوانده اند. زیرا بخش عملی کار آنان چندان دشوار و پیچیده نیست.بزرگترین دارایی ثروتمندان این است که متفاوت از دیگران میاندیشند. بودن- انجام دادن- داشتن. اینها سه واژه کلیدی مسیر حرکت به سوی پیروزی اند. داشتن عبارت از هدف است. اغلب مردم در پی داشتن هدفی به دنبال بررسی آنچه باید برای رسیدن به آن انجام دهند میافتند.

درحالی که ابتدا باید ببینند که کجا هستند . بودن، همان اندیشه های ماست. تفاوت در کردار دست اندر کاران کسب و کار وسرمایه گذاران نیست، بلکه در چگونگی اندیشیدن و چه بودن افراد، در ریشه و گوهر وجودشان است. گروهه ای چهارگانه، خواسته ها و نیازهای متفاوتی دارند که پیشتر گفته شد. این تفاوت در خواسته هاست که تفاوت در چگونه بودن آنها را شکل میدهد. بخش بزرگی از انسان بودن، انسانیت است و انسانیت یعنی داشتن احساس . احساس ها در افراد مختلف یکسان است، تفاوت در نحوه برخورد و مدیریت آنها در

افراد متفاوت است. بزرگترین عامل ایجاد ناکامی مالی، ترس از، از دست دادن پول است. از همین رو اغلب با احتیاط بازی میکنیم و میکوشیم تا مهار اوضاع را در دست داشته باشیم. همه ما در زندگی مواقعی را تجربه کرده ایم که در آنها احساسمان بر منطق چیره شده است.

 میگویند هوش احساسی انسان 24 برابر هوش استدلالی است. به همین دلیل باید مدیریت بر احساس ها را بیاموزیم. باید به گفتگوهای درونی خود بها دهیم . د رحرکت از موقعیت طلب تضمین شغلی به موقعیت خواستن آزادی مالی باید بدانیم که آنچه در یک طرف منطقی است ممکن است در سمت دیگر غیرمنطقی باشد . در این راه بهترین راهنما همان ندای درونی خود ماست که تشخیص دهیم کدام اندیشه منطقی است و کدام نه. سخنان ما، اندیشه هایمان را شکل میدهند. باید از سخنان منفیبافانه اجتناب کنیم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۷ ، ۱۵:۴۰
تیم دانشکده موفقیت

کسب ثروت یعنی موفقیت در بخش مالی زندگی...

برای موفقیت در هر بخش مشخص قوانینی مشخص وجود دارد. جایی که برای موضوعی قوانین وجود داشته باشد علم و روش علمی برای آن وجود دارد

پس میتوان گفت برای رسیدن به ثروت نیز می بایست قوانین ثابت و مشخص وجود داشته باشد و به تبع آن علمی منحصر به فرد.

علم موفقیت!!!

مشخصه علم این است که هرکس با هر تحصیلات، مشخصات فردی و مالی و از هر قشری اگر قوانین را انجام دهد به همان نتایج می رسد به عنوان مثال جاذبه زمین را در نظر بگیرید هر کس از کوچک و بزرگ وقتی سیبی به آسمان پرتاب کند به طرف زمین باز میگردد. این قانون مستقل از مشخصات پرت کننده است. ممکن است کسی قوی تر محکم تر پرتاب کند که در این سرعت اختلاف تنها در سرعت بازگشت به زمین خواهد بود و اصل قانون یکسان باقی خواهد ماند. قوانین موفقیت و کسب ثروت نیز به همین گونه است. یعنی مستقل از شخص به کار برنده آن خواهد بود همه نتایج و اصل قانون رسیدن به موفقیت برای همه یکسان است شاید سرعت رسیدن به این جایگاه برای افراد مختلف با تحصیلات و سطح تلاش مختلف، متفاوت باشد اما اصل نتیجه یکسان است.

پس ما قوانینی داریم به نام "قوانین موفقیت" و علمی نیز هست به نام "علم موفقیت".

ممکن است فکر کنید اگر این قوانین وجود دارد چرا همه موفق نمی شوند. جواب ساده است. ما قوانین ثابت برای اینکه یک نفر به بهترین نحو در موسیقی موفق شود داریم ولی آیا همه موسیقیدان میشوند؟ واضح است، خیر. تنها افرادی به آن جایگاه می رسند که اولا آن قوانین را بدانند و ثانیاً آن قوانین را به کار برند.

در مقالات آتی سعی میکنیم قوانین جهانی موفقیت را نام برده (دانستن) و به راههای عمل کردن به آن را اشاره کنیم (عمل کردن).

فقط همواره این را در ذهن داشته باشید که این قوانین ثابت هستند و به نتایجی یکسان خواهند رسید و  این قوانین مستقل از شخص به کار برنده و حتی مکان استفاده از آنها می باشد.

منظر مقالات بعدی ما باشید....

 


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۷ ، ۰۰:۰۲
تیم دانشکده موفقیت

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۶ ، ۱۱:۵۶
تیم دانشکده موفقیت

این جمله مشهور که" پول، پول میآورد" همیشه درست نیست. برای ثروتمند شدن نه پول داشتن الزامی است و نه داشتن تحصیلات دانشگاهی .

بسیاری از پیروزمندان دنیای کسب وکار مدرسه را نیمه کاره رها کردهاند. تحصیلات، برای پرداختن به حرفه های سنتی ضروری است، اما راه دستیابی به ثروت را نشان نمیدهد


برای ثروتمند شدن باید رویایی در سر داشت، فراوان تصمیم گیری کرد، به آموختن عشق ورزید، سرمایه خدادادی مغز را به کار گرفت و راه های مناسب را در هر موقعیت مالی برگزید. روشهای گوناگون درآمدزایی به اندیشه های متفاوت، مهارتهای فنی مختلف، پیشینیه تحصیلی متفاوت و انسانهای متفاوت نیاز دارد.

واژه کلیدی، درآمدآفرینی است. این که چه میکنیم چندان مهم نیست، بلکه چگونه پول ساختن مهم است. زندگی از پول مهمتر است، اما پول پشتیبان زندگی است. زمان و توان ما محدود است و نباید همه آن را در اختیار کسب درآمد قرار دهیم. داشتن وقت کافی برای خانواده، توان کمک به امور خیریه، کارآفرینی، تأمین بهداشت تن و روان و داشتن تفریح، همه و همه محتاج پول است. به همین دلیل پول مهم است. اما نباید سراسر عمر را برای کسب آن کار کرد. بسیاری از ما اندکی از هر چهار شخصیت )کارمندی، خویش فرمایی، صاحبان مشاغل، سرمایه گذار( را در خود داریم .


در هر چهار موقعیت، هم امکان ثروتمند شدن نهفته است و هم احتمال شکستخوردن . شناخت تفاوتهای این راهها به ما کمک میکند تا با توجه به شخصیت خود، راه دلخواه خود را آسانتر برگزینیم. ممکن است با گذشت زمان علاقه فرد به قرار گرفتن در موقعیت های مختلف کسب وکارتغییر یابد. همه راهها بااهمیت هستند. اما داشتن هدف نهایی مهمترین است.


کسانی که فطرتاً در موقعیت کارمندی یا خویش فرمایی هستند، کسب ایمنی شغلی را اولویت اول خود میدانند. در مقابل مالکین کسب وکار و سرمایه گذاران به داشتن آزادی مالی بهای بیشتری میدهند. مهمترین دلیلی که اغلب مردم ایمنی شغلی را مهمتر میدانند این است که به آنها اینگونه آموزش داده شده است. آنگاه آنان پس از فراغت از تحصیل به سرعت درگیر بدهی ها میشوند. این افراد وقتی خود را پیروز می دانند که حقوق و مزایای قابل توجهی داشته و آن را صرف خرید لوازم رفاهی کنند

بدین ترتیب همواره باید بیشتر کار کنند تا توان بازپرداخت اقساط این زندگی تجملی را داشته باشند و بالطبع وقت کمتری برای پرداختن به خود و خانواده شان دارند. در مقابل دو گروه دیگر با کسب پیروزی هر لحظه وقت آزاد بیشتری پیدا می کنند چرا که دیگران و حتی پول، خودشان برایشان کار میکند. برای ایشان پیروزی به هوشمندی مالی نیاز دارد نه کار بدنی بیشتر.


هوشمندی مالی بدان معنا نیست که چقدر پول می سازید، بلکه بدان معناست که چگونه پولتان را به پول ساختن وا میدارید و ترتیبی میدهید که در نسلهای آتی حفظ شود. بهتر است دست کم در دو راه از کارراهه مالی خبره شوید، یعنی هم خودتان کار کنید و هم دیگران و پول را برای خود به کار وادارید. باید برای رسیدن آینده آماده بود و همواره بخشی از ثروت خود را صرف آموختن مسائل مالی کرد تا برای مقابله با دگرگونی ها آماده باشیم.



 به کسب و کار و سرمایه گذاری بپردازید و بگذارید دیگران برای شما کار کنند. به این ترتیب اختیار کارکردن یا کار نکردن را دارید. نکته مهم این است که در هر موقعیتی از آموختن باز نمانید. تمامی روشهای کسب درآمد را بیاموزید و به کارببندید.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۶ ، ۱۰:۱۳
تیم دانشکده موفقیت

ادامه از قسمت اول

سطح چهار: سرمایه گذاران دراز مدت

اینان به روشنی از نیاز به سرمایه گذاری آگاهند و بر روی یادگیری و آموزش خود در زمینه سرمایه گذاری، وقت و پول هزینه میکنند. مطالعه میکنند و به قوانین آگاهند. از توصیه های برنامه ریزان مالی برخوردارند و با شکیبایی پیش میروند.

سطح پنج: سرمایه گذاران پیچیده

این گروه به سرمایه گذاری های پرخطر دست می زنند زیرا از هوشمندی لازم، عادتهای درست کار کردن با پول و بنیان مالی استوار برخوردارند. اشتباه هایشان را در گذشته مرتکب شده اند و اینک با درس گرفتن از آنها اغلب پیروزند. علیرغم داشتن دانش گسترده در زمینه سرمایه گذاری همواره در طلب یادگیریاند. از گروهی دستچین شده از مشاورها، حسابدارها، کارگذارن و وکلا برخوردارند و بخش اندکی از درآمد خود را برای آنان هزینه می کنند و از قبال آنان به سود سرشار میرسند. میدانند که حتی در اوضاع بد اقتصادی چگونه از میدان بیرون بیایند و این شرایط را برای خود به فرصت تبدیل می کنند. در سرمایه گذاری هدفمند و با برنامه اند، مجلات و کتابهای تخصصی را میخوانند و در

همایش ها شرکت میکنند. یافته های خود را به نسل های بعدی میآموزند و ثروت را در شکل شرکتهای بزرگ، تراست ها و مشارکت ها به ایشان انتقال میدهند. چنین افرادی اغلب مباشر مالی خانواده اند و حتی پس از مرگ نیز در رهبری و تعیین سرنوشت سرمایه های به ارث رسیده مؤثرند.

سطح شش: سرمایه داران (Capitalists)

افراد انگشت شماری در جهان به این سطح می رسند. کسانی که همزمان دارای کسب وکاری بوده و به سرمایه گذاری نیز میپردازند. هدفشان، به دست آوردن پول بیشتر از راه هم افزایی و همخوان کردن پول، هوشمندی و وقت دیگران است. اینان به یاری پول و هوشمندی دیگران، پول و سرمایه برای کسانی که نیاز دارند فراهم میسازند. سرمایه میآفرینند و به دیگران میفروشند. موجب آفرینش ثروت، شغل و رفاه میشوند. در شرایط خوب اقتصادی پیروزند و در شرایط بد از آن نیز بهترند ، زیرا فرصتها را می شناسند.

 

سطحهای ششگانه را به دقت مطالعه کنید و موقعیت خود را با آنچه می خواهید به آن برسید مشخص کنید. کاستی های خود را بشناسید و به رفع آن همت کنید . اما بدانید که بدون ماهر شدن در سطح 4 نمیتوان به سطوح 5 و 6 رسید.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۶ ، ۱۵:۱۶
تیم دانشکده موفقیت

سطح صفر: آناني که هیچ سرمایه اي ندارند

این افراد پولي براي سرمایه گذاري ندارند و هرچه در میآورند و یا حتي بیشتر از آن را خرج میکنند.

سطح یك: وام گیرندگان

این گروه با اخذ وام و حتي سرمایه گذاري وام هاي گرفته شده مشکلات مالي خود را برطرف میکنند. اغلب بسیار خرید مي کنند و در ظاهر ثروتمند به نظر مي رسند اما همیشه بدهکارند. براي بازپرداخت یك وام، وامي دیگر مي گیرند و در مجموع از چگونگي رفتار هزینه کردن پول خود خبر ندارند . اینان تا تغییر عادت ندهند از مشکلات مالي نمیرهند.

سطح دو: پس انداز کنندگان

این گروه به پس انداز پول به روشهاي سنتي و بیخطر مانند سپرده گذاري در بانك میپردازند. اینان از گرفتن وام بیزارند و پس اندازشان براي این است که آن را مصرف کنند و در واقع با پول نقد خرید کنند. با توجه به تورم موجود و کاهش روزافزون ارزش پول این روش، شیوه مناسبي نیست. اندکي پس انداز خوب است اما پول را نباید بیش از شش ماه در حساب بانکي نگاه داشت.

سطح سه: سرمایه گذاران هوشمند

اینان به لزوم سرمایه گذاري آگاهند و با خرید اوراق بهادار و مشارکتهاي محدود وارد بازار میشوند. اغلب افرادي درس خوانده هستند و در طبقه میاني جامعه قرار میگیرند اما از دانش مالي خوبي برخوردار نیستند. این سطح سه گروه سرمایه گذار در خود دارد.

1-     گروه گریزان از دردسر

اینان میپذیرند که از کارکرد پول سررشته چنداني ندارند و به سرمایهگذاري اندك در صندوقهاي مشترك و گاهي به کمك کارگذاران در بازار بورس قانعند.

2-     بدبینان

این گروه از همه دلیل هاي شکست سرمایه گذاري آگاهند. افرادي هوشمند و در زمینه هاي خاص پیروزند ولي همواره توصیه هاي منفیبافانه دارند و به کلي گویي میپردازند. دیر به بازار وارد مي شوند و در انتظار تثبیت اوضاع مي نشینند. از همین رو همواره گران میخرند وارزان میفروشند.

3-     قماربازان

اینان نیز مانند بدبینان همواره قرباني مي شوند. بدي بزرگ اینان این است که دیگران را در جریان تجربه هاي تلخ از دست دادن پول خود نمیگذارند و تنها پیروزیهاي خود را بزرگ جلوه میدهند که آنها نیز عمدتا از روي شانس بوده . سیاست ویژه اي در دادوستد ندارند و به هر میداني وارد مي شوند بدون اینکه بازیگران و قواعد بازي را بشناسند. با تنبلي به سرمایه گذاري میپردازند.

ادامه دارد...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۶ ، ۱۵:۰۸
تیم دانشکده موفقیت


دریافت
حجم: 268 کیلوبایت
توضیحات: کتاب محبوب جهانی پدر فقیر پدر پولدار

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۳۱
تیم دانشکده موفقیت